ب آذر ۳۵۳0 - ۰ ۳
بتر اشتم ۰
۱ ِِ کار کردان ۰ ر بجارد لستر مهمانان تابستانی کا رگردان
ی ۱ ۰ ٩۲/۷۲۲۳۸۵۲۳
از و ی و ۶ ۶ ما5 ۳۵۲ :وط
2۲ ۱4۵۳۵ :یط
0 شما فیلمهای تبلیغا نیتان را فقط در اوقات
بیکاری میسازید ٩
- من همیشه فیلمهایتبلیغا تیمیسازم . منکا رگردانی
فیلمهای بلند وتبلیفاتی را همزمان باهم شروعکردم .
وبدرستی همه فیلمهای تبليغاتيم را بخاطردارم .
انگلستان » فرانسه وایتالیا نیزفیلم تبلیغاتی ساختهام
من ان
0 آزروی احتیاج است که دست بساختن فیلمهای
تبلیغاتی میز نید ؟
7 بنظرمن » کار کردن "هميشه لازم است ووقتی من
رویفیلم سینما ی کار نمیکنم 0 بر ایام ارمعاشهم که شده ء
میتوانم ازفیلم تبلیغاتی که برای (۳۳6002 9۲2ع]1۷)
ساختهام نام ببرم .
که باید ۱۵ فیلم متفاوت ازآنها درمیان صحرا ساخته
منشد . وباین طریق ميشد هرچیژی را تجربسه کرد .
"سانست که اولبار آدم کار سخرهای تحویل ده » ولی
بای ساحتن ۱۵ فیلم بروی ول موشوع تفصوض که
مرد. و يك ژن درصحرا - اگروقتی بدومین فیلم میر س :
آنهم ناامید کننده از آب دربیاید دپگر از خودش بکلی
قطع امید میکند . ازاین گذشته باید رو ند کار بسپارسریم
با شد , سئّله دکوراسیون نیز دیگر مطرح نیست » چراکه
چیزی نیست که بشود با آن کار کرد . فقط من بودم با
آسیستانم و دوفیلمبردار ودیگرهیچ . باید بسرعت چیزی
را درذهن خود ميآفريديم ومنتقل ميکردیم واین تمرین
بسیار خوبی است ومن شخصاً این روش کار کردن را به
کار گردانی فيلمي که اصل" مورد علاقه من نیست ترجیح
می دهم ۰
9 بنظر شما « کمدیانگلیسی» و «سینمای انگلیس»
درچه موقعیتی قر ار دارند ٩
- میتوانم منظور شما را از« کمدی_انگلیسی» حدس
بزنم : آن نوع کمدی که درسالهای ۱۹۵۰ بسیار رایچ بود
ودراوایل سالهای ۱۹۰ دیگر بکلیازبین رفت . هما کنون
تنها شکلی از کدی که جایگزین آن شده 02۲-0۳
. اینکه بگوئیم «کمدی انگلیسی» میتواند برای ما
يك. دستآویز واقعی باشد » واقعاً درست نیست . من
شخصاً اعتقادی به وجوه «مکتب کمدی انگلیسی» ندارم .
ودرموره سینمایانگلیس نیزهمینعقیده را دارم . اصول"
بنا بتقاضای تهیهکنندگان آمریکای و با سرمایههای
آمیتگای ات که ورا لس فسل ساره امن اس
سینمائی بنام سپنمای انگلیس وجود ندارد . یا بعبارتی
ما بحساب خودمان صنعت سینمای مستقل نداریم وصنعت
سینمای ما بستگی کامل به تقاضای تهیه کنندگانآمریکا تی
فیلم «جنایت درقطار سریعالسیر شرق» تنها فیلم
خوب انگلیسی است که دردهسال اخیر با سرمایه انگلیسی
ساخته شده است ولی اینجا هم باز نمیخودگفت که فیلم
| تقلسیخالصیاست + جرا ار گر دای نام جک تست:
با سناریست فیلمهایتان چطور همکاری میکنید؟
- بطور کلی باید بگویم که ما خیلیزیاد باهم بهبحث
مینشينیم » او آنچه راکه میخواهد مینویسد وبمن نشان
میدهد ومن نیزنظرم را با او درمیان میگذارم ووقتیکه
باهم به توافق رسيدیم من » قسمتهایکمدی ویا دیگر
چیزهائی راکه قصد داریم درفیلم نشان بدهم به سناریو
اضافه میکنم وسناریست که با چگونگی کار من و رو ند
داستان آشنائی کامل دارد میتواند این اطمینان را بمن
بدهد که شخصیت قهر مان اصلیفیلم با رو ند داستانهماهنگی
کامل داشته باشد .
برخی ازمنتقدین براین عقیدهاند که فیلمهابتان
دیگر هیچ بیامی دربر ندار ند .
- این دیگر با منتقدان است که پیامی درفيلمهايم
بيابند یا نه . ما کارگردانان درمرحله اول » فیلم زا
بخاطرجلب توجه مردم تهیه میکنیم . بیهوده است اگر
فکر کنیم مردم خودبخود بسینما کشیده میشوند » اولین
کوشش من درایستکه مردم را به سینما بکشم واگر که این
مسئله سبب میشودکه من. موجودی غیرمسئول تلقی شوم
دلیلش عدم تمایل من نیست بلکه نفس سینماست که اینرا
تمیطلید . یابطریقی سینما درمرعله اول يك وسیله تفریج
است» نه چیزی دیگر. شما میتوانید خیلیزیاد ازخودتان
ما ام فرخطیایان خاد ارو ول سکره ایب
اگر بخواهید عقاید سیاسیتان را درهمه فیلمهایتان مرتباة"
تکرار کنید » خصوصاً وقتی قرارباش تماشاگران مشخصی
را برای دیدن فیلمهایتان بسینما بکشانید . من فیلمهاثی
نساقعدا که حصیایقان عفاید سیانی تاآمیدکنسته خر من
بودهاند » وتنها آدمهاثی بدیدن آن فیلمها رفتند که با من
همعقیده بودند باین ترتیب موفق نشدم تا توجه دیگر
افرادی راکه با من همعقیده نبودند جلب کنم . حقیقتش
این بودکه منظور من ازساختن این سری فیلمها شناسا ندن
عقاید سیاسیخودم بهآنها ئیبودکه بامن همعقیده نبودند.
سید ها راد عجل که فظ شرب اشتگه آده جاک
بهرطریق شده پای مردم را به سینما با زکند وسپس بدون
اينکه آنها را فراری دهد » ازطریق فیلم » مسایلی راکه
بنظر کار گردان مهم هستند برای آنها مطرح کند . همین »
نمیشو دگفت که : «من درعرض دهسال میخواهم ده فیلم
بسازم » وهرکدامشان باید مقدار معینی دیالوگک سیاسی
باین خاطر که اصولا" سینما
براین بنیاد بنا نشده است . فیلم تجربه دسته جمعی
-افرادیس که حرسالن نازیکی اند . سیثنا فائزی
صرف است ؛ باید درآن شرکت جست وگرنه آن بهشت
خیالی را سینما نمیشود نام نهاد وباین طریق بهیچ جا
نمیشود زسید .
است
دارد .
مشخص در برداشته, باشند» ۰
اداحه دا.ء د
دهه پیش از پیدایش سینمای ناطق شاهد درخشش چهار چهره کميك
«چاپلین» » « کیتون» و «لوید» نبوده : فیلمهاثی کمتری ساخت که از نظر
کیفیت یکدست نبودهاند وبهترین فیلهای او نتیجه همکاری کار گردانان
خوب بوده است. بااینهمه بعنوان يك مقلد با دلقك او شخصیتی خاص خود
داشت. «هری لنگدون» در پانزدهم ژوئن ۱۸۸4 در « کانسیل بلافس». ابالت
آیووا بدنیا آمد. تا سال ۱۵۲۳ که ب هگروه «مكسنت» پیوست کارهای مختلفی
انجام داد و ازجمله اجرای يك پرده نمایش باعنوان «اتومبیل تازه چیمی»
را مدتها بعهده داشت. او درتعداد زیادی از فیلمهای دوحلقهای بازی کرد
اما تا پیشاز آنکه فرانك کایرا - که در آنزمان شوخینویس «مك سنت»
بود «خنزرپنزری» را نوشت » «هری» شخصیت سینمائی مشخصی نیافته
بود . بعدها «کاپرا» دو تا از بهترین فیلمهای لنگدون «گردن کلفت» و
«شلوارهای بلند» را کار گردانی کرد. نخستینفیلمی که «لنگدون» با «مكسنت»
ساخت «چیدن هلو» نام داشت که اواخر سال ۱۵۲۳ ساخته شد و بدنبال آن
طی سالهای4 ۱۹۳ تا ۱۵۲٩ «لنگدون» ۲46فیلم دیگر برای «مكسنت» ساخت.
در ۱۵۲۲ لنگدون» مكسنت را ترك کرد وطی چند سال بعد «هری لنگدون
کورپوریشن» شش فیلم باند ساخت . «گردن کلفت - ۱۵۲۲ ۰ «خنزرپنزری-
«شلوار های بلند - ۱۵۲۷ » «سه نفرزیاداست - ۱۵۹۲۷ » «تعقیب -
۸ «ناراحتی قلبی - ۱۵۹۲۸ .
اینفیلمهارا که نشانه اوج در خشند گی «لنگدون»است فرستناشنالپیکچرز
پبخش کرد. در۱۹۲۵ «هری» چندینفيلم کوتاه ناطق برای «هالروچ» ساخت
و بعد در ۱۵۹۴۳ با «الجانسون» در «هالهلوباء من يك ولگردم» بازی کرد.
و از آذپس تعداد زیادی فیلمهای کمدی بر ای کمیانی « کلمبیا» و «هالروچ»
ساخت. «هری لنگدون» در ۲۳ دسامبر ۱۵۹46 هنگامیکه سرگرم ساختن فیلمی
با عنوان «تاب خوردن روی رنگی نکمان» بود بهسب خون ریزی مغزی
درویدسنت ۰ ۲
شخصیت سینمائی «لنگدون» با يكصورت صافو بچگانه درمقایسه بامردلك
چاپلین » آدم آرامتر» ظریفتر وعجیب وغریبتری است. مانند يك بچه همیشه
کسی دارد و بهاو لباس میپوشاند, یا لباس از تنش درم یآورد. ووقتی خودش ۰
میخواهد به کارهایش بر سدء رفتارش با دقت :زباد و اشتباه بچهها همر اه است.
شخصیت بچگانه «لنگدون» کیفیت وهمانگیز و غریبی به لحظات تیسرة
کمدیهایش میدهد و برخوردهای عشثی با چنسی او را بیاندازه غیرعادی
ویژگی خاص کمدی «لنگدون» از ت ر کیب مصومیت بچگانه او ودنیای
بز رگسالانهای است که او باید درآن زندگی کند» بهدست میآید. اینمعصومیت
اطرافیانش را کلافه وعصبانی میکند وعکسالعملهای بیمکروریای «هری»
بوجود آورنده حوادث خندهآوری است که بهاصطلاح دوش بچشم اطرافیان
میرود. اما نهترین لحظات فیلمهای او مواقعی است که او آرام زندگی را
مشاهده می کند. و با تغییر حالات ظریف صورت بچگانهاش نست بهحوادث
عکسالعمل - شادی» انزجار وبا گیجی ویهتزدگی - نشان میدهد.
«مكسنت» مینوبسد که : «البته اینخصوصیات بخشی از شخصیت واقعی
«هری لنگدون» نیز بود» او جلوی دوربین کارهائی را که میخواستند انجام
میداد» اما معمولا" کمترین تصور ازاینکه داستانفیلم درباره چیست نداشت!».
م7۵ 2
در گداشت
هریلنگدون
روی پرده سینما «لنکدون» مانند «چایلین» مرد کوچك بیدستوباتی
بود که میبایست با يكدنیای پست کلنجار برود و ازآنجا که تماشاگران فیلم
بندرت صددرصد میلیوثر وقهرمان هستند» اکثریت مردم خیلی زود با این
مردهای کوچك احساس همدردی پیدا میکردند . شابد «چارلی چابلین»
بز رگترین کمدین سینما باشدء اما بهرحال او آفربننده شخصیت مرد کوچك
نبود » . 1
سالهاست که «فلینی» را میشناسم . بطور دقیق
زمانی با او آشنا شدم که برای شرکت در اولین شب
نمایش فیلم «شبهایکاییربا» بهنیویورك آمده بود
۰ دراین فرصت بودکه کمی با همدیگر دوست شدیم واغلب
ی
بهاتفای برای خوردن «استيك» به رستوران «جكت:
میرفتيم و يا برای خوردن غذاهای سرخ کرده به
رستورانی میرفتیم در «ثایمزاسکوثر» که «دارت» هم
داشت و بعضی مواقع هم برای نوشیدن شیر - فهوه
بهآ پارتمان من واقع در «گرینیچ ویلیج» میآمد که
بهاتفاق دختری بنام «پرشیلا» زندگیمیکردم. نوشیدن
شیر - قهوه بهاو آرامش میداد ومن بالاخره نتوانستم
بفهمم که چطور با نوشیدن شیر - قهوه ناراحتی
و دلتنگی تاشی از دوری وطن وهسرش «جولیتا» را
تسکین میداد. هروقت وارد آپارتمان ما میشد» شروع
کدی به ماساژدادن زانوهایش و میگفت : «هروقت
غصددار هستم زانوهایم در کر
جولیتا را میخواهم». پرشیلا هروقت او را میدبد
آنچنان بهطرف او میدوید که من پا دیدن «گرتا گاربو»
چنین کاری میکنم. ازشوخی گذشته «فلینی» درآنزمان
ایداً ربطی به« گرتا گاربو» نداشت ومثل امروز پصورت
يك «ابنیه تاریخی» درنیامده بود. در بعضی مواقفی
مثل بچههای معصوم و بیگناه شروع میکرد به گریستن,
مانند گربهای که در پار هتل پلازا کرد. علت گریه
کردنش این بود که منتقد روزنامه «نيوبورك تایمز»
درباره او بد نوشتهبود واورا يكآدم دیوانه باشهامت
معرفی کرده بود. اتفاقاً بخاطر همین شهامت با يث
زن موطلائی که رفیقه يك گانگستر بود. دوستی برقرار
کرده بود و گانگستر هرروز به هثل تلفن میکرد
ومیگفت: *و [ذ [[ذ۷ 1 واز آنجائیکه فلینی
انگلیسی نمیدانست» هميشه درجواب گانگستر میگفت:
۳ ۷6۳7 را[۷6 ۲۷۵۲ و بدینترتیب شهرتش
را بعنوان يكآدم با شهامت بیشتر تثبیت میکرد. ولی
اینشهرت نا زمانی دوام پیدا کردکه من برایش توضیح
دادم که "امه [ع1 [[۱1 [* بعنی «ترا میکشم» .
نیم ساعت پساز این توضیح» فلینی سوار برهواپیمائی
" بودکه بهسوی رم حرکت میکرد!
«فلینی» اعمال دلیرانه دیگری هم بانجام میداد»
مثلا" شبها شروع میکرد به گردش در «والاستریت»
و با حالت يك دزد» باانكها را تماشا میکر د» نا اینکه
پلیس نسبتبهرفتار او مشکوكگ میشود واز او میخوا هد
که مدار ک شناسائی اش را ؛ارائه ادهد ولی اورا با وجود
نداشتن کوچکترین مدرکی بازداشت میکنند وتا ساعت
صبح در اتاقی زندانی می کنند و در تمام این مدت
فلینی تنها جملهای را که بهانگلیسی میدانسته فریاد
هیر
آه جولیتا » من
صهناهع1 فممحصع وتصناله۲ معتیع0ع۳ صرح 1
11۳660
ساعت + صبح يك پلیس ایتالیائیالاصل که خنا میداند
فیلم «جاده» فلیش را دیده بود بشمحل کازش
میآید و صدای دادوفریاده ای «فلینی» را میشنود
و بهاو میگوید : «اگر واقعاً فلینی هستی آهنگ فیلم
«جاده»را باسوت برایم بزن». فلینی باصدای مختصری
که بعداز آنهمه دادوفریاد برایش پاقی مانده بود »
آهنگ فیلم را با سوت برای افسر پلیس میزند. افسر
پلیسنمیتواند] هنگ «مارش»را که يك "1۷16400
است تشخیص دهد و در نتیجه «فلینی» یرای اثبات
«فلینی» بودن مجبور میشود تمام موزيك متن فیلم
«جاده» را با سوت بنوازد و آنوقت پلیسها از او
معذرت میخواهند و او را با موتور سیکلت واتومبیل
۲۸۱/۵0۶ ۷۱
0008
فدر یکه فلییی ۱
مشهود ترین کاد گردان ابتالیا
نوشته : اور بانا فالاچی
ترجمه : هوشنگ بهارلو
وصدای سوت مخصو ص|تومبیلپلیس تا درهنتل همراهی
میکنند. «فلینی» در آنزمان واقعاً آدم دوست-داشتنی
مین
وقتی برای مصاحبه بسراغش رفتم » کمی کمتر
دوست داشتنی بود! مثل هميشه به من سلام کذرافه مل
همیشه» بمحض دیدنم» زیر بازوهايم را گرفت و ازروی
صندلی بلندم کرد ویعد شروع کرد ازسرتاپايم را به
تسین وتعریفکردن وگفت قسم میخورم که اگر با
«جولیتا» ازدواج نکرده بودم فوراً با تو ازدواج
میکردم ویعد گفت: «راستی ما در نیویورك بههمدیگر
علاقمند نشدیم؟ آه» که چه حماقتی مرتکب شدم» بعد»
تظاهر بهفراموشی میکرد. درواقع» حتی بهعنوان يكبار
هم که شده درمدت اقامتمان در نیویورك کوچکترین
عمل رومانتيك وکوچکترین اظهار علاقهای ازطرف او
به من نشد و او مرتکب کوچ
همسرش نشد. درا نموقع که برای انجام این مصاحبه
پیشاو رفته بودم فیلم «زندگی شیرین» را ساخته بود
و همه او را با شکسپیر مقایسه میکردند و «فلینی»
باوجود آنکه صريحاً اعتراف نمیکرد ولی ازاين مقایسه
بسیار مثعوف ومفتخر بود. خطوط صورتش کمی شبیه
صورت «موسولینی» شدهبود. چشمانش درشتتر مینمود
و از حالاتش معلوم بود که دیگر نمیتوان شوخیهای
سایق را با او ادامه داد. اتفاقاً خودش از پایان تعریف
وتمجیدهایش این مسئله را بطور مبهمی بعمن فهماند.
به من گفت که فقط بهخاطر آ"نکه مصاحبه کننده «وریانا
فالاچی» است حاضر بهانجام اینکار شدم. «فلینی» وقت
زیادی برای مصاحبه نداشت و میبایستی اینکار را
پن خیانتی نسبت به
بههنگام صرفغذا انجامدهم وبهمینعلت مرا بمرستوران
دعوت ری
خیلی کوشش کردم که این برتامه وحشتناك را
منتفی کنم. ضبط صوت من با برق کار میکرد وپریز
برق در کنارمیز ما قرار نداشت. کوششهای من بهجائی
نرسید. با در رستوران و پا درهیچ محل دیگر وهرگز.
بنابراین تنها کاری که میتوانستم اانجام دهم این بود
که میز دیگری پیدا کنیم که بهپریز برق نزديك باشد.
همین کار را هم کردیم وضبط صوت را میان بشقابها
وکارد وچنگال و قاشقها و دستمال سفره وظرف نان
جای دادم. به محض آنکه مصاحبه را شروع کردم سیل
تلفنها آغاز شد وهرچند لحظه با دهان پر اورا برای
جواب دادن بهتلفن صدامیکردند ومن درمیان تلفنهای"
بیشمار وصدای کارد وچنگال» بطریها و سروصدای
غذاخوردن حالت آدم چلاقی را پیدا کرده بودم که
میخواهد بهرتحوی شده بدود. و با شنیدن گفتگویمان
که روی نوار ضبط شده بود» چنین نتیجه و مکالماتی
دستگیرم شد : «پا این فیلم میخواستم بگویم .۰ .۰ . تو
شراب مینوشی یا آب معدنی؟ من آب معدنی مینوشم.
آنهائی که صحبت ديالكتيك عرفانی میکنند . .
نه من شراب نمیخواهم» خواحهش میکنم يك «استيك»
بدون نمك برایم بیاورید . . . وچقدر احمقانه است که
انسان منکر حالت اسرارآمیز .۰ .۰۰ وبعد از کمی سکوت»
نمیخوری؟».
بدون تردید چنین مصاحبهای نتیجه نداشت .
«فلینی» حرفم را قبولکرد و از آنجائیکه من «اوربانا
فالاچی» بودم قرار شد که فردا ساعت ۱۰صبح به هتل
من بیاید. بهاو گفتم ولی فدرربکو, درهتل ما را راحت
نخواهند گذاشت. در جوابم گفت : هه کسی مزاحم
نخواهد بود» اصلا" میایم اثاق تو.
اتاق من در هتل «ا کسلسیور» بزرگ نبود. يك
تختخواب دونفره دروسط اتاق قرار داشت که تمام اتاق
را اشغال کرده بود و از آنجائیکه میدانستم تختخواب
چه عکسالعملی درفلینی ایجاد میکند و با دیدنش فوراً
بهفکر خواییدن واستراحت میافتد اين بود که ازمدیر
هتل خواستم که يك آپارتمان که يك سالن هم داشته
که تقریبا باندازه يك سالن رقص است» .
و
سر
۲
ت
۸ ۷
این دفعه میبخشمت
اند دراختیارم بکذارد وبرای آنکه علت این تقاضا
را روشن کرده پاشم گفتم که «منتظر فلینی هستم» .
«فلینی» خانم فالاچی ؟» بله البته . «آپارتمانیرا در
اختیارتان میگذارم که قبلا" یکی از سلاطین عشهور
و بزرگ درآن اقامت داشتهاند که سالن کوچکی دارد
بدرینتر تیب
به محل جدید منتقل شدم ومخارج اقامتم درهتل بهطرز
وحشتناکی بالا رفت. در ساعت وره صبح روز بعد .
درحالیکه بسته سیگار روی يك میز دیگر قربار داشت
و ستخدم هتل برای قهوهآوردن آماده بود » انتظار
ورودش را میکشیدم. به ستخدم هتل هم سفارش کرده
بودم که «قهوه آقای فلینی باید غلیظ وگرم باشد».
. با اینهمه تهیه وتدارکی که دیده بودم حالت مردی را
پیدا کرده بودم که زنی را بتور زده ومیخواهد از او
دلبری کند وشگفتیها و اسرار سکس را برایش فاش
سازد. برای بوجود آوردن چنین فضا و حالتی فقط
موزيك کم داشتم . ولی ساعت ۱۰ شد و از فلینی
کوچکترین خبری نشد . ساعت یازده ويك بعدازظهر
و ۲ بعدازظهر شد ولی از فلینی خبری نبود. ساعت
مرج بعدازظهر درحالیکه از گرسنگی داشتم میمردم
و داشتم با بیسکوئیت و چای شکمم را سیر میکردم
تلفن زنگ زد. فلینی ,بود : «عروسك من» خوشگل من»
عثق کوچولوی من. ازامرروز صبح میخواستم بهت زنگگ
بزنم که بکم کمی دیرتر میم ولی نمیتونستم پیدات
کنم.. آخه عزیز من» جان من» اصلا" ميشه فهمید تو
کجائی» کجا میری» هیجوقت که تو هتل نیستی. خب
وساعت ه میام پیشتوء نه يكدقیقه
دبرثر ونه زودتر
درحالیکه حرفش را باور کرده بودم گوشی را
8 وی ن گذاشتم . که فلینی دروغگوی
بزرگیست ولی فکر نمیکردم که اینبار بهقول خودش
| کند. ۳ پخورم.
ات کین مد عقوت ی
درپان در با لبخند پرمعنی گفت :
درجوایش گفتم که ساعت ۵ اینجا خواهد بود. ساعت ه
شد ولی فلینی نیامد. ساعت + هم نیامد. ساعت ۷ هم
نیامد وساعت ۸ نیامد ودرحا لیکه شالن رقص آپارتمانم
در هتل درتاریکی فرورفنه بود» من ناراحت وبیصبرانه
درانتظار بودم. ازهمه بدتر عصبانیت مدپرمجله را هم
میباستی تحمل کنم که مرتباً از میلان تلفن میکرد
ومیگفت : «خب, بالاخره آمد پا نه؟»» تلفن زنگی زد:
«عروسك من» خوشگل من» عشق کوچولوی من اوریانا
کوچولو » دختر من . . .». يك. گرفتاری غیرقابل
پیشبینی مانع از آمدنش شده بود و ازاین بابت بسیار
دردمند و ثاراحت بود. که البته منهم بهخوبی درك
میکردم که او آدمی باست با حزاربان گرفتاری و !گر
با مخص دیگری جز من طرف بود بدون تردید میگفت
که نمیتواند بهاین ملاقات بیاید و بازهم جای شکرش
اقی بود که با تمام گرفتاریها قربار ملاقاتش را با من
بهم نمیزد . بهرحال قرار شد همانشب, درساعت بازده
در تمایس صوتی فیل درعیاان دکوتا ح گر
را ملاقات کنیم. به فلینی گفتم : گوشکن فدریکو؛
دو روز است که کارم خیلی عقب افتاده. اقلا" دو روز
است که در کارم تأخیر کردهام ومدیر مجله بخاطرآنکه
هنوز این مصاحبه را پرای این شماره مجله دریافت
نکرده بسیار اراحت است . ببین فدریکو » اگر ...»
«آم» توچطور بهقول من تردید میکنی ؟ ! ؟ چطوز
میتونی غکر کنی که من به محل ملاقات نمیایم ؟ ! ؟
این حرف تو خیلی توهینآمیزه » تاراحت کنندهس».
ساعت پازده شب شد و من با ضبط صوت مقابل
استودیو در خیابان مارگوتا منتظر فدریکو فلینی .
«پس فلینی چه شد؟»
کار گردان مشهور ایتا لیائی هستم . میدانستم که: او در
ساعت پازده نخواهد آمد. باوجود این انتظار میکشم.
میدانستم که حتی نیمهشب هم نخواهدآمد ولیانتظارش
را میکشم. میدانستم . که ساعت بك بعداز نیمهشب هم
از 1 2 يك ساعت؛ ۳ ِِ
دوساعت» دوساعتونیم گذشته بود وفیلم بها خر رسید.
مردم از سالن نمایش فیلم بیرون آمدند. کمی درهوای
آزااد وبیرون ساختمان دریاره فیلمی که دیده بودند .
صحبت کردند و بعد حرفهایشان تمام شد و بهتدريج
آن محل را ترك کفتنده دریان در اهنی استودیو را ۱
بست ومن در پیادهرو و با چشمانی که از شدت خسنگی
میخواهند بسته شوند و با پاهائی که دیگرقدرت ایستادن
. جر این میان
1600-00 ها مرتباً با موتورسیکلتهایشان به دور
من میگردند و مزاحم میشوند. من بازی ور ادن ۲
میمانم تا اینکه بالاخره يك قاکسی سر میرسد و من
سوار میشوم. ساعت بكونيم بعداز نیمهشب شده بود
ووقتی وارد هتل میشدم بهنگهبان شب گفتم در اولین .
پرواز حواپیما بهمیلان برابم يكجا رزرو کند. دراناقی
هتل مانند يكك موجود نینهجان روی تختخواب افتادم .
وفوراً بمخواب رفتم و با زنک تلفن از خواب بیدار
شم وصدائی که حالت آواز داشت میگفت : عزیزم »
عثق کوچولوی من» اوربانا , دخترك من» چرا نیامدی» .
درجواپش گفتم: « برای اینکه باید حر کت کنم.میبایستی
که چمدانم را بیندم. فردا ساعت حشت صبح هواپيمايم
حرکت میکند». «اتفاقاً هواپینای منهم فردا ساعت
۸ حررکت میکند. میپینی چقدرخوب شد؟ راحت. شدیم»
نه ؟ اینطوری توی هواپیما با هم صحبت می کنیم» .
شاید دیگر گفتنش بیهوده باشد که سرساعت مقرر در
فرودگاه حاضر نشد وهواپیما را از دست داد. عد .
زیادی از خبرنگاران . فیلمبردارها [ عکاسها. از
تلویزیون و جراید در فرودگاه میلان انتظارش را
می کشیدند . تهیه کنندهاش يك کادیلالد با راننده به .
فربود گاه فرستاده بود. وقنی هواپیما به فرودگاه م5
رسید» عکاسها بطرف پلکان هواپیما هجوم آوردند که
از او روی پلکان عکس پگیرند ولی جز من و دو
آمریکائی اهل او کلاهماء چهارنفر فرانسوی وچهارتفر
ابتالیائی آدمهای دیگری از هواپیما بیرون نیامدند
و فلینی ساعت ۱۲ همانروز وارد فرودگاه میلان
و من ازطریق یکی از دوستانش پادداشتی برا ِِِ
و او را بهجهنم حواله دادم» هرچند که اگر به چهنم
هم بخواهد برود با عدم استقبال رویرو خواهد شد. ِ
بهخاطر داشته باشید که ایتالیائیها » چینیها 7
نروژیها» مکزیکیها» فرانسویها, حندیها, مر
ومردم گرتنولند همه مردم روی زمین هستند وتا وقتی
که فدریکو فلینی مانند يك حیوان کدی ۳
نشده او را بهجهنم حواله نمی کنند وقتی او عصبانی ۲
میشود» پدر» مادر» خاله. عمو» مادربزرگ» پسعموها, بط
پسر خالهها» را تام میبرد و بهشما یادآوری می کند که
او يك کار گردان؛ يكهنرمند و يكهنرمند بسیاربز رگ .
است واز دولت سر همه اينفضیاتها حق دارد که زیر 3
ندارند 6 بهانتظارم ادامه 4 میدهم
۳
قول وقرارهایش بزند» حق دارد که هم هواپیمائی را
که میخواهد از دستبدهد و هم هواپیماها وظیفه دارند .
که منتظر او شوند. زیرا هرکدام از ما وظیفه داريم .
که انتظار او را يکشیم. در اداره روزتامه بودم که .
تلفن کرد. آنچنان فربادی میکشد که همه صدای او را 3
از گوشی تلفن میشنیدند..با دادوفرباد میخواست بخاطر .
بیاورم که او فدریکوفلینی کارگردان» هنرمند وهنرمند .
بسیار بزرگ است. و همه موظف هستند که انتظارشرا #
بکشند زیرا که او "تمامعتنه صمتلها؟ عبمصصو؟ 3
ات 1 2 1
فطل جا| دربادهی فیلم « زمینبازی شیطان »
در باره فیلم «زمین بازی شیطان»
ذهن یانضاط زمین بازی
شطان است
«زمینبازی شیطان» با شجاعت وصراحت
مبهوت کنندهای تجربیات پسران نوجوانی راکه
دريك مدرسه علوم دینی خودرا پرای زندگی
مذهبی آماده میسازند وبین تمنیات تازه بیدار
شده وغیرقابل کنترل بدن ودستورات اخلاقی
مربیانشان وضع روحی آشفتهای دارند » با ز گو
میکند. ضمناً اینفيلم درامهای خصوصی زند گی
مرییان مدرسه را که قدرت آن را ندارند به] نچه
وت عملکنند.. نا گفته «نمی گذارد . «فردن
شش ثرا کر دانو تمه کننده فیلم که فیلمنامهاش
را براساس تجربیات دوران نوجوانیاشنوشته »
با بینش انسانی ومهارت فنی چشمگیری حوادث
فیلم راکه دراسترالیا بسال ۱۹۵۳ میگذرد اما
اهمیتی جهانی ونامحدود به زمان ومکان دارد »
به زبان تصوير بر گردانده است . ۷
زمینه مذهبی فیلم تنها وسیلهایست برای
بررسی درامهای خصوصی انسنانها و کاوش در
روابط درهم پیچیده انسانی . درمدرسه انضباط
براساس اصول اخلاقی سنتی و کامالا" بیارتباط
به واقعیات تعیین میشود . پسرها اجازه ندارند
کو ی شا استصمام کنند » مبادا که هنظره
بدن برهنهشان آنها را فاسدکند. مربیان مدرسه
نیز علیرغم گفتهها و خواستههایشان انسانهائی
هستن که خون گرم در رکگکهایشان بیشتربا گذشت
زمان به سردی میگراید تا با نماز ودعا .
شخصیت تامآ لن (سایمون بورك) ازمیان
4
۱
پسرها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد . ا و که
به دلایل روانی قادر به مهار کردن نیازهای
یس , میکوشد خودرا برایمموریت
مذهبیاش | ماده سازد, امانه رهائیا زخواستههای
بدن میسراست ونه درك اصول اخلاقی مدرسه .
دريك صحنه نهائی شگفتانگیز او باکثف يك
هدف معقول راهی را که باید دبرییش کی داکفف
م ی کند.
زندگی خصوصی مرییان نیز خالی ازتضاد
وشکنجه روحی نیست . برادر فرانسین (آرتور
دیگنام) يك مذحبی متعصب استکه ۱۸ سال
زندگی درجامه روحانیت نتوانسته است نیازهای
طبیعی بدنش را فرونشاند. او ازانضباط شخصی
موعظه می کند اما ازناتوانی خود دراجرای ان
رنج میبرد . در گوشههای تاريك روح او امیال
جنسی بیمقدمه سر به شورش برمیدارند. او به
خدا عشق میورزه اما ازمائده زندگیکه به وی
ارژانی شده منز جر است .
برادر ویکتور (نيكتیت) اصول دبنی و
اخلاقی مدرسه را پذیرفته است اما ازتاثیر آن
برزندگی انسانها انتقاد میکند وناراحتیاش را
با الکل وتماشای مسابقات حشونتآمیز نسکین
میدهد. وبالاخره پدرمارشال (تامس کینالی) که
پیوسته ازآتش وعذاب دوزخ سخن میگوید »
بظاه رهماتند انسانیاست که موقعیتمناسبخویش
را درزند گیبافتهاست. وبداینترتیبایندرامهای
شخصی در کنارهم ومتأثرازیکدیگرطر حکلیفیلم
را پرمیکنند. «زمینبازی شیطان» فیلمیاس که
مسائل بسیار حساسی را بیپروا مطرح می کند
وبی گمان بحث وجدلهای زیادیرا براه خواهد
نقل ازمجله «سینمای استر الیا»
انداخت .
زمینبازی شیطان. بعداز لیبیدو
«میخواستم نشان بدهم که کیفیات وخصائلانسانی
حتی در فضا و شرایط تحت فشار فرضاً شرایطی که از
بنیادها ناشی میشود - ونه ضرورتاً بنیادهای مذهبی -
بهرحال بهحیاتخود ادامه میدهد. درآ نجا که مجموعهای
ازقوانین بمنظور مقاصد خاص با سرسختی وبیتوجه
به عقلاییبودن آنها اعمال میشود من فکر می کنم این
قوانین » ولو هرچه با حسننیت » تقریباً هميشه بعلت
انعطافناپذیری و اقتدا به مفاهیم آمرانه و دیکته شده »
مولد عکسالعمل وضد خود اند .»
اگر «لیبیدو» فیلم چهارقسمتی استرالیائی را
(جشنواره دوم) بخاطر بیاورید قسمت چهارمش ازاین
تازه ازراه رسیده بود وزمین بازی شیطان اولین فیلم
بلنه اوست . بهرحال دریکی دوصحنه حدال بین میل
وآنچه که معقول وبرخلاف نظر شیپسی مذهبی نیزهست
بخوبی شکل میگیرد . موفقیت فیلم با توجه به تز
مطروحه بیشتر درایناست که برزخ و واماندگی درسطح
اطاعت کنندگان بررسی نمیشود . دراین مدرسه مذهبی» ,
بسیاری ازمعلم - کشیشهای جوان ازظاهری که باید
داشته باشند (واین ظاهر با باطن آنها نیز کار دارد)
بستوه آمدهاند. بزبان دیگر «مجریان» خودشان هم
ازاجرای آنچه که گفته شدهاست ودردرجه اول خودشان .
باید مراعی آن باشند دل خوشی ندارند . وهرچه هم
ورد میخواننه وبخودشان فوت میکنند وعیسی مسیح را
بکمك میطلبند بیفایده است . بسیاری ازلحظات خون
حوان سرسپردهها نمیتوا ند تحمل منهیات صومعهای را
داشته باشه وحکمت ریاضت را بفهمد. خون جوان
جوان است وپرازمیل وپرازهمهی آن چیزهائی که فرد
شیپسی «کیفیات انسانی» اصطلاح کرده است . وضمناً
سینمای استرالیا با این چهرههای جدید در راه بنای
ساختمان جدیدیست . سینمای ی که ضمن بیان عمومی
حالت محلی خودرا نیز حفظ میکند.
۷ ۴
ی
ِ اف
و
۱ نگاهی یه
سیممهای
استر ۱ لیا
. گرچه طبق آمار موجود ساختن فیلمهای
بلند دراسترالیا درسالهای آخیر بنحو قایل
ملاحظهای افرايش بافتهاست و لیهنوزبطورقطع
نمیتوان این افزرایش تعداد را ناشی از رونق
سینمای استرالیا دانست .
عدم استقبال تماشاگران استرالیاشی از
محصولات داخلی مک مه سینمای این کسور
است و درنتیجه فیلمهمای استرالیائی برای
باز گرداندن هزبنه تهیه فیلم اتکای زیادی به
بازارهای خارجی دارند. وبهمین دلیل بو که
«دپارتمان رسانههای گروهی» يك برنامه نمایش
فیلم پرخرج درجشنواره کان ۱۹۷۵ ترتیب داد
9 ما اییرانی برجای دذاشت ولی تنایج
حاصله ازاآن هنو زکاملا" روشن نشدهاست .
مسئلهای که باعث ثاراحتی میشود اس ت که .
فیلمی برجسته مثل «اتومبیلهائی که پاریس را
بلعیدند» (اين فیلم درچهارمین جشنواره جهانی
فیلم نهران نمایشداده شدا) ساختهی«پیتر وایر »
درجریان اولین نمایش خود در«ملبورن» چنان
مورد بیمهری پخشکننده امریکائی آن قرار
گرفت که مدتها پس ازنمایش موفقیتآمیز آن
درجشنواره سینمائی «سیدنی» (۱۹۷) هنوز
درسیدانی نه معرض تماشا گذاشته نشده بود . فیلم
بعدی «پیتر وایر» بنام «پيكنيك درهنگینگ
وا این شانش را دار که پخش کننده ۵
نهیه فیلم هم سهیم است ودرنتیجه احتمال نمیر ود
که این فیلم به سرنوشت اثرقبلی دچارگردد .
«مایکل تورنهیل» يك فیلمساز بااستعداد
دیگر اس تکه نگرش بحانگیز خودرا بهتعصبات
وپیشداوریهای مردم استرالیا درفاصله یبن دو
کتک جهانی اختضاص داد واثری مافوق انتظار
بنام «یین جنگکها» ابو جود آوره ولی مسئله
تأمین هزینه تهیه فیلم هنوزهم سدی درمقابل
ایست .
فیلمهای جدیدکمپانی فعال «هگزاگان»
مثل «پیترسن» و «آلوین دوپاره میتازد» با
استقبال خوبی مواجه شدهاند ولی هنوز آنطور
که باید وشاید انتظازرات را برآورده نکردهاند.
آخرین فیلمکمپانی «هگراگان» که يك
اثرجنائی بنام «پایان بازی» است بزودی بروی
پرده سینماهاخواهدا مدا. | کثر منتقداناسترالیائی
ازحمله به محصولات داخلی ذرهای فرو گذار
نمی کنند بخصوص فیلم «اتومبیلهائیکه پاریس
را بلعیدند» بطرز شرمآوری مورد حمله وانتقاه
فیلم کوتاه درمسابقه : اوقات فراغت
قرار گرفت وابن موضع گیری عجیب البته کمکی
بهجلب تماشا گراننمیکند. برنامه مروربهفیلمهای
استرالیائی که بخش مهمی ازجشنواره سینمائی
سیدنی را در ۱۹۷۵ تشکیلمیداد ۲ گاهیتازهای -
استرالیاتی ساخته شده دردهه پیست و سی وحتی
دهه چهل وینحاه ] نقدرها هم ید نبو ده ند ودر
واقع برخی ازآنها بطرزی حبرتانگیز خوب
بودندا. بنابراینمیتوان گف تکه استرالیا بهارزش
سنت سینمائی خود پی برده آست .
سینماروهای استر الب بود درسالهای اخیر تاحد
زیادی رم ثر سس است وتمام فیلمها غیرازفیلم
جنجالی «عم قگلو» اجازه نمایشدارند. درواقع
سیستم سانسورکنونی استرالیا نسبت به سیستم
باشور انلتان ارادمشانه است . اس الا
پیت نبك درهنگینگ رال
فیلم بلند استرالیا دربخش جشنواره جشنوارهها
8
فیلم بلنداسترالیادر بخش «افق شرق» زمینبازی شیطان
هنوزهم پازار عمدهای برای فیلمهای امربکائی
است (که :دراین مورد با انلیتان که ک
فیلمهای عامهپسند ,امریکائی مثل «محلهی
چینیها» و «پدرخوانده»وغیره بااستقبالفراوانی
روبررومیشوند ومدتها رویپرده سینماها میمانند.
فیلمهائی که بزبانی غیرازانگلیسی هستند هرچندا
کهرویپرده میا یند و لیمحبو پیتچندا نیندار ند.
دوسال پیشبر نامهای باحمایت دو لتفدرال
تنظیم تا تا بر گریدهای ازفیلمهایجشنوارههای
ملبورن .وسیدنی را درشهرهای کوچك و دور-
افناده به معرض تماشا بگذارد . گرچه اینبر نامه
پاموفقیت مادی روبرو نشده است ولی این کار
همچنان وحتی درمقیاسی وسیعتر ادامه خواهد
یافت . قدرمسلم است که سینمای استرالبا تکان
خورده است و رو به تکامل میرود .
داگلسفربنکس: بتکارخانه رویا
۰ ۲۸۲۲۰۲۸۵۱۱۲۲۵ مشتم1(0]۲
0۴۸۲۷ ۴۸۲۵۲۷۲ 0
فعالیت سینمائی فر بنکس ازسال۵ ۱۹۱ آغاز
میشود: «فرانك کیس» صاحب.هتل] لگونکوئین
راری این داستان است که وقتی «هریآتیکن»
کرد به شرکت ترانیگل فیلم
او پپیوندد » فربنکس عکسالعمل موافق نشان
داد. آو با پانزده سالتحربه درتتّاترمانند بسیاری
نما را فرزند حرامراده قناتر
با اینهمه «دا گلس» مانند خیلی از
هم حرفهایهایش اصول هنری را بقول خودش
زیرپا گذارد وسرانجام تسلیم افسونقاومتناپذیر
دستمز دکلان فیلمسازان گردید.
شر کتترانیگلفیلم که درسال۱۹۱۵ بوجود
آمد» بصورت بهترین وسیله برای استفاده از
میدانست ۰
استعدادهای تتاتری درا مده بود . سیستم ستاره
ان مان قاملا تتبیت شله بود واتیکن
وش ناش به این فکر افتادن که درخشانترین
بازیگران تثاتر را به سینما بکشانند وآنها را در
فیلهائی که براساس نمایشنامههای موفقشان
تت مشد شر کت" دهند.. فرانیکلفیلم رسه
کار گردان بز رگ داشت : دیو بدوارل گر بفیث .
قامس اینس و مك سنت . طرح «آتیکن» نهتنها
توجه طبقات بالای اجتماع را به سینما جلب کرد»
بلکه سرمایه گذاران«وال استریت» را نیزبطرف
او کشاند و «آتیکن» توانستباپول] نها ار
تثاتر و کمدی موزیکال را بخدمت بگیرد . او
رویهمرفته ٩۰ بازیگر ازتئاتر استخدام کرد .
باآنکه «دا گلس فربنکس» درتئاتر بازیگر چندان
کی آنیکن برتامهای تمایش فیلم
شرکت ترانیگل را در ۲۳ سپتامبر ۱۹۱۵ با فیلم
«بره» در سالن «نیکرباکر» نیویورك افتتاح
تن" این سالن زا خرینه نودکه
فیلمهایش را درآن با بلیط دو دلارکه نرخ
استاندارد آن زمان بود نمایش دهد.
اولین ظهور سینمائی فربنکس با استقبال
روبرو شد لااقل ازطرف مجله ورایتی که نوشت:
«بعدازدیدن قیلم (بره) اسان متوجه میشو که
بچه علت تر انیگل » فرینکس را برای سه سال
با هرمیزان دستمز دکه بخواهد (البته نه خارج
ازحد معقول) استخدام کرده است . حضور او
رویپرده سینما بخوبی حطورهر بازبگرحرفهای
سینما وخیلی بهتر ازسیاری از آنان قانع کننده
توزیع گردید » آتیکن ستمزد هفتهای دوهزار
دلاری فرینکس را دوبرابر ساخت .
بخشی ازجاذبه فیلم «بره» را حر کات
۲" کروبانيكوشیر ین کاریهای<دا لس » سکیل
میداد - او با يك شیر کوهی مبارزه میکرد »
می گذاشت يك مارزنگی روی سینهاش بخزد و
نا گروه کثیریازسرخپوستان درمیافتاد. بااینهمه
«گریفیت» تحت تأثیر این حر کات قرارنگرفت
واشاره کرد کته سبك بازی «دا کلیی» به درد
کمدیهای «مك ننت» میخورد وبدین ترتیب
اداره کارهای فربنکس را بهدست «فرانكوودز»
سیر د 1
«وودز» بهعنوانهماهنگ کنندهبر نامههای
تولید شرکت ». حدس زدکه شجصیت غیررقابل
پیشبینی «فرینکس» شیاهتهای زیادی بهدوتن
خر ار قوب ان اتکی وا کیان
«جان امرسون» » وفیلمنامهنویس«آنیتالوس»-
دارد . «آنیتالوس» دختر ی که هنوز به سنپیست
سالگی نرسیده ونبوغی زودرس آشکار ساخته
بود » متوجه شدکه حر کات كروبانيك فرپنکس
بخشی ازشخصیت اوست واینکه اگر این جنبه از
یف ان شود» «فر بنکس»
بصورت پك شخصیت سپنمائی سر گرم کننده و
.غامهپسند درخواهد آمد . حدس_ «آنیتالوس»
درست: ود زیراکه بعد آزفیلم ( ار او در
روزنامهها» تماشا گرعامه «فربنکس»را بهعنوان
نوع جدیدی ازيكك بت سینمائی پذبرفت .
«فربنکس» برای ترانیگل ۱۳ فیلم ساخت
وبهنگامی که قراردادش به پایان نزديك بود
«آنیکن» داشت به او دستمزد شاهاته هفتهای ده
هز.ار دلار را میپرداخت 0 بغیر از «فربنکس»
رز رتارق ۳ انقیمت «آتیکن» شکستهای
فاحشی ازآب درآمدندا و او خیلی دیردریافت
که بیشترهنرپیشگان آموزشدیده برای تثاتر
نمیتوانند روی پرده سینما با تماشا گر ارتباط
برقرارکنندا واین چیزی بودکه زیوکر ازابتدا
بهآن پیبر ده بود .
شاد نان عادی از فیلمهای ایندسته از
هنرپیشهها استقبال نمیکردند وصاحبان سینماها
هم حاضر نبودند اجاره بهای سنگینی را که
«آتنیکن» برای تأمین هزینه تولید ودستمزدهای "
«زی و کر » که حس کرد« ترانیگل» درشرف
ورشکستگیاست تصمیم گرفت پولسازترین ستاره
آن را بچنگک آورد . او به «فربنکس» یتنا
کرد فیلمهایش را بطورمستقل ولی زیرنام کمپانی
«آرتکرافت» تهیه ونوزیع کند و «فربنکس»
هم که دیگر ا کراهیازساختنفیلم نداشت پيشنهاد
اورا پذبرفت وبداین ترتیب کمپانی فیلمسازی
«دا کل فرسنکس» اواخر سال ۱۵۱۰ بو ۳
آمد. «فرپنکس» برایتکمیل کادرش«امرسون»
و «آنیتالوس» را استخدام کرد وآندو روی
چهارفیلم ازپنج فیلمی که که فربنکس در ۱۹۱۷
ساخت با او همکاری کر دند.
درسال ۱۹۱۸ «فربنکس» جمعاً هفت فیلم
ساحت ۰ او درفیلمهایش جنبههای مختلف حامعه
معاصر آمربکاشی - گسترش غول تبلیفات»
روانکاوی » فخرفروشیهای طبقاتی وتقریباً
هرموضوع دبگریرا که موقتاً توجه مردمآمربکا
را جلب می کرد » - به استهزاء میگرفت .
بهنگام تأسیس کمپانی پونایندآ رتیستز
فربنکس به عنوان يكك آمریکائی ابدهآل قرن
بیستم پذپرفته شده وضمناًيكمیلیو ن رهم شدهبود.
پس ازتاسیس کمپانی پونابتدارتیستز ,در
سال ۱۹۱۹ قرار شده بودکه اینکمیانی هرماه
بث فیلم برای پبخش آماده داشته باشد وبرای
این منظورهر يكازچهاربنیان گذارآن - چارلی
چاپلین » مری پیکفورد » گربفیث وفر بنکس -
تعهد کرده بوذندا سالی سه فیلم پسازند. این بر نامه
برای تأمین هزبنههای عمومی هفتهای ۲۵۰۰۰
دلارضروریبود. اما درآغا ز کار پونایتدا رتیستز
با کمبود فیلم روبروبود . چاپلین هنوزمیبایست
پنج فیلم برای فرست ناشنال بسازدکه هربك از
آ نهابنظرمیرسید بیش ازفیلم قبلیوقت می گیرد.
«مری پیکفورد» هم سعی میکرد هرچه زودثر
دول اش را با «فرست ناشنال» تمام کند
که البته اینهم وقت میگرفت . ضمناً بفاصله
کوناهیازتاریخ تأسپس یونایتدآ رتیستز گربفیث
يك قرارداد با «فرست ناشنال» برای ساختن سه
فیلم درمقابل ۲۸۵۰۰۰ دلار باضافه درصدی از
سود امضاء کرد . او به شر کایش اطلاع داد که
به این پول برای انجام تعهداتش نسبت به
پوایتدرتیستر احتیاج دارد . و بدبن ترثیب
فقط «فربنکس» بو دکه میتوانست بالافاصلهیر ای
کمپانی جدیدالتأسیس فیلم بسازد.
اولین فیلم کمپانی پونایتدآرتبستز »
«عالیجناب آمریکائی» فربنکس بودکه دریکم
سپتامبر ۱۹۱5 پخش شدا ونخستین نمایش آن
درنیوپورك در ع۲ اکتبر همان سال در سینما
کنیتول : برقامه فتاه زاين ۱ ۱۳۰
بزرگترین سالننمایشفیلم درجهانبود » تشکیل
میدااد . ضیافت باشکوه ی که به مناسبت شروع
کار این سینما و نخستین نمايش نخستین فیلم
پوثایتدا رتیستر درنیوپورك ترتیب داده شد.
آغا زکار این شرکت را با تبلیغات وسوصدای
و رام ات تمایش بقلم اتدیش
پونایتدآ رتیستن «شکوفههای شکسته» و
يك اتفاق غیرمنتظره « گربفیث» این فیلم
۳۹
را,دراصل برای فیمسبلی درز * لاسکی اساخخته
بود و زیوک رکه تصور میکرد داستان فیلم بیش
از آن شاعرانه اس تکه مورداستقبال عامه تعاشاگر
خی
۰ دلار ساخته بود » درمقابل ۲۵۰/۰۰۰
دلار به پونایتدا رتیستر وا گذار کند. «شکوفههای
شکسته» برخالاف انتظارهمه يك موفقیت نجارنی
ازآب درآمد ونزديك به ۷۰۰/۰۰۰ دلار سود
نصیب یونایندآ رتیستز کرد .
فیلم دوم فررینکس «وقنیابرها میگذرند»
درماه دسامبر برویپردهآ مد وبدانبال آن«پو لیانا»
اولین فیلم خانم پیکفورد دربونایتد رتیستز در
ماه ژانوبه پخش شد. دربیستوهشتم ماه مارس
۰ فر بنکس وپیکفورد کارفیلمسازی راتعطیل
از
داستان عشق وازدواج این دوستاره نزّر کی
سینما افسانهای روباانگیزتر ازتخیلیترین دست-
پخت فیلمنامهنویسان بود وروزنامهها با حروف
درشت خبر این واقعه وبعد هم جزئیات زندگی
روزمره آنها را چاپ میکردند. ازيك نظر این
ازدواج برای هردو ربسث بزرگی بود : دا گلس
قبلا" با «آنابت سالی» دخترسرشناس يكمیلیونر
ازدواج کرده واز او صاحب يك فرزند(دا گلس
فربنکسپسر) شدهبود . ومری هم همسرآونمور
یکی ازهنرپیثههای اول گربفیث دربی و گراف
بود. طلاق آنها ازهمسرانشان برای ازدواج
مجدد با پکدیگر میتوانست ازمحبوبیت آنها نزد
نماشا کران نبکاهن. آما چنین وضعی نش یامد
وتا اواسط دهه سوم قرن پدرومادر آمریکائی
فربنکسها را به عنوان باث زوج نمونه به
فرزندانشان معرفی میکردند. پیکفر نامی که به
خانه فربنکسها دربورلیهیلز داده شد به گفته
گریفیث : « کاخ با کینگهام هالیوود» شدهبود.
جائی که همه میهمانیها وبرنامههای رسمی دنیای
فیلمسازی بر گزار میشد. خانم وآقای فربنکس
دراین خانه ازمیهمانان زیادی پذیرائی کردند از
دوك آلبانی گرفته تا شخصیت حفیقتاً برجستهای
چون آلبرت آنیشتاین وجورج برناردشا. سهم
زیادی ازوقت آزادشان هم به شرکت درمراسم
افتناح وقطع نوار وزدننخستین کلنگ ساختمانی
وساپرفعالیتهای اجتماعی میگذشت . آنها در
واقع به صورت نمایندگان دولت ایالات متحده
درآمده بودند واین همه البته به حیثیت واعتبار
پونایتدآرتیستر میافزود .
فر بنکس فیلم بعدیاش «علامت زورو» را
براساس حوادث تاریخی مربوط به سالهایاو لیه
تشکیل ایالت کالیفرنیا ساخت . او فیلمنامه این
فیلم را برای تطبیق آن با سبك بازیگری خاص
خودش ازنو نوشت .
اين فیلم با موفقیت بیسابقهای روبرو شد
وبدنبسال اين موفقیت فربنکس تصمیم گرفت
فیلمهایبعدیاشر! براساسداستانهایپرماجرای
مربوط به دورانهای گذشته بسازد . وفیلمهای
«سه تفنگدار» » «رایینهود» » «دزد بغداد» ,
«دان کیو» پسزورو»» «دزد دریائیسیاهپوش»
حاصل اي فاد هت
درسال ۱۹۲۹ فربنکس اولین فیلم ناطقش
«رام کردن زن سرکش» را با همکاری مری
پیکفورد ساخت . این فیلم که براساس نماپشنامه
شکسپیر ساخته شد با استقبال عامه روبرو نشد..
یکی بخاطر اینکه صدای این زوج هنری که
تجرییات کافیهم درتئاترداشتند روی پرده سینما
گوئی با تصورات قبلی مردم مطابقت نداشت .
دیگر اینکه مردم دوست نداشتندا مری پیکفوره
محبوبشان را درنقش :يك زن تندخو بینند یا
شاهد رفتار تند وخشن فربنکس باشند.
بعدا آزاین فیلم زندگی حرفهای فربنکس .
به سیر نرولیاش رسید. نه اینکه مردم اورا طرد ی
رده باشند » بلکه او خود بود که دیرف
چشمگیری نمیساخت". مشکلات خانواه ۲
رابطه فربنکس با لیدی سیلویا اشلی ازعلل عمده
بودند » اما به دلایلیکه تحقیق درخصوص نها
کار بك زند گینامهنویس است » فربنکس گرفتار .
نوعی بیقراری وبیعلاقگی شداه بود وبیشتر
وقتش را درسفر می گذزاند.
آخرین فیلم قابل نوجه او «بلندیروازی» .
بو که درفوریه ۱۹۳۱ پخش شد. فربنکس دراین
فیلم .بعدازسالها با لتایی یر ۱ ۱۳9
میگردد ونقش يك میلیونر خجالتی را ایفا
می کند. 3
دقیقه با دا گلس فربنکس» را ساختکه چیزی
بیش, از يث سفرثامه ساده نبود . این فیلم که به
اصرار فربنکس ازطریق بونایندآرتیستز پخش
شدا» بیش از"ه۲۰۰/۰۰ دلان فروش ندانت :
سفری به تاهیتی بهانهای برای ساختن آاخرین
فیلم فربنکس برای پونایتدا رتیستر پاعنوان آقای .
استقبا لی نکر دند. تن
۱ «زندا گیخصوصیدانژوان» به کار گردانی ِ
آ لکساندر کوردا آخرین فیلم فرینکس است.
دراین فیلم ثاهماهنگی سنی بین فربنکس ونقشی
راکه ایفا هی کراق مشخص بو د وبه اصطالاح لبه
نیز طنز متوجه خود ] کتور سالخورده بود .
دانژوان» فزرینتکشن سرانحام از مری پیکفورد
جدا شد وبعد درسال ۱۹۳۹ با لیدیاشلی ازدواج
کرد وچند سال بعد را به مسافرت وزند گینسبتاً
آسوده گذراند. دا لس فر بنکس دردهم سپتأمبر
۹ درسن پنجاه وشش سالگی برای همیشه
آرام گرفت /
از کتاب : بونابتدآرتیستز
نوشته : قینو بالیو - ۱
ترجمه : حسن زاهدی .
ِِ
۳
4 ار 5 ٍِِآِ##"
1۱۸۲۷0۲ ۲
گفتکه با :
فرانسوا تروفو
در بازه
سینمای فر انسه
«پول ت و جیبی»
(ساعت ۱۷ و ۲۲ - سینما آتلانتيك)
کی 2
۸
8 بسیاری عقیده دارند که سینمای فرانسه يك
سینمای بیمار است . شما هم باآنها همعقیده هستید ٩
ل] ابدا . بیست سال استکه من در کار سیتما
هستم . قبل ازآن هم منتقد فیلم بودم وسینمای فقیر -
آن زمان را خوب بخاطر میآورم . درآن زمان جز
ژاك تاتی » ماکس افولس و روبر برسون کس دیگری
وجود نداشت » بخصوص فیلمسازان جوان وتازه کار
مثلاگ یک سال حایزه «لوتی دولوك» به فیلمی داده نشد
چون درآن سال فیلم خوبی ساخته نشده بود . پکسال
هم اینجایزه بيك فیلم کوتاه داده شد چونفیلم طویلی
که شایسته این حایزه باشد وحود نداشت . ولی حالا
وضع بکلی عوض شده وآخرین جایزه «لوئثی دولوك»
فکرمیکنم به فیلم «پسرعمو - دخترعمو» داده شدکه
درنیویورلد با موفقیت بزرگی روبرو شدهاست . من
اخیراً ثشماه دررآمریکابودم ومیتوانمبگويم روزنامهها
فیلمهای «تفنگک قدیمی» » «داستان آدلآش» و «پسر
عمو - دخترعهو» را مورد تحسین قراردادند. درهیچ
کشور دیگری به اندازه فرانسه فیلمسازان با استعداد
درحال حاضر وجود ندارد . بازیگران پا کار گردانهای
آمریکاشقی مثل «استیون اسپیلبرگ » کار گردان
«آروارهها» . ژانلوئی ترنتینیان » کلود للوش و
روبر انریکو را ستایش کردهاند . بسیاری ازبازیگران
سینهایآمریکا بمن گفتند آرزودارند با لوثیمال و اريك
رومر کار کنند. اگرسینمای فرانسه گرفتار بحران است
این بحران دلایل مالی داردکه باید ریشههای آن را
جستجو کرد چون هرقدر فیلمهای خوب ساخته میشوند,
باز بعلت تلویزیون تعداد تماشاگران کاهش میپابد.
8 با اینحال بعضی ازفیلمهای خارجی ِِ_
بزر کت بدست میآورند.
۳ اگرمنظورتان «جسدهای عالی » 3 حق
با شماست . این یکیازسه فیلمیاست که امسال در فرانسه
با استقبال روبرو خواهند شد. فیلمهایخارجیدرفرانسه
مثل سابق با موفقیت روبرو نمیشوند. زمانی که من بچه
بودم تقریباً تمام فیلمهای آمریکائی مورد استقبال قرار
میگرفتنه ولی حالا فقط پنج یا شش فیلم آمریکاتی
درسال موفق میشوند. خوشخنانه بیشترین فروشها را
فیلمهای فرانسوی بدست میآورند بخصوص فیلمهای :
ایو روبر » کلود سوته وفیلمهای دیگر که نامشان را
بخاطرندارم ولی درمورد صادرات باید گفت که فیلمهای
خیلی فرانسوی در کشورهای,خارج فهمیده نمیشوند »
مثل فیلم «خاگینه» که درفرانسه موفقیت زیادی داشت.
۱ «داستان آدلآش» بان اندازه که میگویند 2
آمریکا با موفقیت ت روبرو شدهاست ؟
كَ ان فیلمدوتوشتون؛ واشینگتون»لو سآنجلس؛
سان فرانسیسکو و نیویورك خیلی خوب کار کرد که
بهرحال نتیجه بدی نیست . چونبرایفیلمهایفرانسوی»
درصورتیکه مورد تأیید مطبوعات قرار گیرند » فقط
دراین پنج شهر امکان نمایش وجود دارد . بعدازنمایش
دراین شهرهاست که اقدام به دوبله فیلمها میشود که
البته ظرایف زبان قابل ترجمه نیست واین امرهميشه
مشکلاتی بوجود میآورد. ازطرفی درآمریکا مثلا"
نمیتوان يك فیلم زیرنویسدار را در درایوینها نمایش
داد . بندرت پیش میآید که يك فیلم فرانسوی باندازه
فیلمهای آمریکائی فروش کند . بجزچند استثناء که
عبارتند از : ور » يك مرد يك زن » وخدا زن را
آفرید .
8 که این تعداد برای مدت بیستوپنج » سی سال
خیلی کم است .
[] نهتنها کم است » بلکه تصادفی هم هست ! اگر
به تکزاس یا میدلوست بروید میبینید اخلاقیاتونحوه
زندگی ساکنین این نقاط چقدر با مردم ما تفاوت دارد.
درچنین شرایطی طبیعی استکه فیلمهای فرانسوی در
آنجا مورد استقبال قرار نگیرند.
8 اگر فیلمهای شما درآمریکا مورد استقبالقرار
گرفتهاند » بدلیل تأیید مننقدین نیویو رکی - که شما
مورد توجهشان هستید - نبوده است ؟
ل] بله من دراین مورد شانس داشتم . آنها 1
«چهارصد ضربه» وحتی فیلم دوم من «پیانیست را
هدف قرار دهید» که درفرانسه موفق نشد » خوششان
آمد. بعدازآن هم «ژولوژیم» را مورد تحسین قرار "
دادند. گرچه درآغاز بان توجهی نکردند. بطور کلی
فیلمهای من تمام موفق بودهاند. اگرآمریکائیها مرا
دوست دارند فقط باین دلیل است که من پولهای آنان
را بهدر نمیدهم . درآمریکا وقتی يك فیلم پول خودش
را درآورد » اين يكك شکست بحساب میآید درحالیکه
درفرانسه این يك موفقیت است وبافتخارش شامپانی
باز میکنند. فیلمهاتی مثل : فرودگاه » آسمانخراش
جهنمی پا زمینلرزه ده یا پانزده برابر سرمایهشان را .
بازمیگرداند.
8 پسآمریکائیها باینعلتبشما احترام میگذارند
که برایشان پولساز هستید؟
[] درنظرآنها من فقط يك پولساز کوچك هستم.
تا آن حدکه حتی بمن پیشنهاد ساختن فیلمهای جدی
داده ند.
8 فکرمی کنید میتوانید يكپولسازبز رگباشید؟
ل] ابدا . من این نوع پیشنهادات را رد کردهام
تست ات نش ۱
۰
چون حلاقهای بآنها ندارم بعلاوه اینکار ازمن ساخته
نیست . فیلمسازی درآمریکا کاملا" با اروپا متفاوتاست.
درآمریکا کا رگردانهای بزرگی وجود دارند که میتوانند
سناریوهای پیشنهادی استودیوها را رد کنند درحالیکه
استودیوها مجدداً سناریوی دیگری را پیشنهاد میکنند.
درآمریکا سناریستهای فوقالعادهای وجود دارد.
درحالیکه سینمای فرانسه جز دو سه مورد. بکلی فاقد
بهمین دلیلکارگردان مجبور است شخصاً
سناریوی فیلمش را بنویسد وازآغاز با فیلم د رگیرشود.
2 جرا ها سناریست خوب نداریم ؟
ل] چون این کار چندان موردتوجه نیست . کمی
هم تقصیرمطبوعات است که مرتباً از کار گردانها صحبت
میکنند وتوجهی به نویسنده ندارند. جوانهاتی که
میخواهند با من کار کنند » تمام هدفشان کار گردانیاست
هیچکدام ازآنها سعی نمیکنند سوژه جالبی بنویسند.
شما سنارپوهایتان را به تنهائی مینویسید يا با
همکاری دیگران ؟
ل] من همیشه با دستیارم «سوزان شیخمن» یا
با «ژانلوتی ریشار» همکاریدارم . بخاطراینکه داستان
تاحد امکان بهترشود واز ایدههاییکدیگر استفاده کنیم.
8 بچه دلیل درسینما نقش زن اهمیت چندانی
ندارد ؟
ل] فیلمهای من که بخصوص بیشترفیلم زن است
ازطرفی زنان بازیگر سینمای فرانسه واقعاً
بازیگرانی عالی هسنند. راه حل اين مسئله دردست زنها
است که بعوض شکایت ازوضع حاضرسعی کنند شخصاً
سناریو بنویسند » فیلم بسازند وخط مشی تازهای درسپنما
ایجاد نمایند.
فیلم اخیر شما «پول توجیبی» درآمریکا هم
پخش خواهد شد ؟
ل] فعلا" با زیرنویس درنیوپورك رویپرده آمده
و بزودی به انگلیسی دوبله خواهد شد ولی میدانم اين
کار به فروش فیلم کمکی نخواهد کرد چون سوژه آن
يكك سوژه کاملا" فرانسوی است . حتی درفرانسه هم
مسئله دوبلاژ کاملا" حل نشده » درپاریس مردم روزبروز
بهفیلم به زبان اصلی و با زیرنویس توجه بیشتری نشان
میدهند درحالیکه درسایرشهرها وضع اینطور نیست .
8 شما شخصاً تهیه کننده فیلمهاینان هستید ؟
ل] من همیشه فيلههايم را بصورتمحصولمشترك
با يك کمپانی آمریکاتی میسازم .
8 برای آنکه بازار آمریکا را دراختیار داشنه
باشید ؟
ل] من همیشه به تماشاگر فکر میکنم ومثلا" وقتی
بخواهم چند کلمه به گفتگوها اضافه کنم برایم مهم نیست
اگر این کلمات به انگلیسی قابل ثرجمه نباشند. ازاین
گذشته من سعی میکنم همیشه خودم باشم . کاری که
اگر ازاندیشیدن به بازارهای خارجی اجتناب کنم »
فوقالعاده آسان است .
8 تماشاگران را به گروههای مختلف تقسیم
می کنید ؟
ل] درژاپن تماشاگران تراژدیهای عشقیرا دوست
دارند. درممالك اسکاندیناوی اگر داستان فیلم پیچیده
واسرارآمیز نباش موردپسند کسی قرار نمیگیرد ودر
آمریکا مردم علاقه زیادی بهداستانهایخوشبینانه دارند.
میبینید که درچنین شرایطی امکان ندارد فیلمی برای
سلیقههای ثمام تماشاگران دنیا ساخت .
8 درباره بازیگرانی که درعین حال کا رگردان
وثهیه کننده هم هستند » چه نظری دارید؟
لااگر خودشان کار گردان باشندء اشکالیندارد.
چون هنرپیشگانی که فقط تهیه کننده هستند» روزگاررا
آن آاست, .
تأ مرد .
به کار گردانشان سیاه میکنند ! مثلا" باربارا استرایسند .
ضمن درگیرپهایش باکارگردانها » همیشه به پولی که
درفیلم سرمایه گذاری کرده فکرمیکند» درچنینشرایطی
بهتراست کار گردانی را هم خودش انحام دهد.
نظرتان درباره دستمزدهای کلانی که بعضی از
بازیگران سینمای فرانسه درخواست میکنند چیست ؟
ل] آنها کاملا" حق دارند. بنظرمن طبیعیاست
بازیگر اصلی فیلم که موفقیت آنرا تضمین میکند » بیش
ازدیگران دستمزد بگیرد » مثلاگ «آلندلون» که درژاپن
بیش ازهربازیگ رآمریکاتی طی ده سال اخیرمحبوبیت
دارد » چرا نباید بالاترین دستمزد را دریافت کند؟
8 کا رگردان فیلم تا چه حد اهمپت دارد ؟
ل] درفرانسه کار گردان بعد ازبازیگر اصلی قرار
میگیرد. برعکسآمریکا » درفرانسه تهیه کنند گانبندرت
درسناریو يا پخش فیلم دخالت میکنند.
8 گویا شما ببازیگران نسبتاً گمنام توجه دارید.
چرا ؟
ل] تصورميکنم منظورتان «شارل دنه» بازیگر
فیلم بعدی من «مردی که زنهارا دوست میداشت» است.
بنظر من وی سالیان دراز یکی ازبزرگترین بازیگران
بوده که بشکل وحشتنا کی مورد بیتوجهی قرارگرفته
است . من «شارل دنه» را باین دلیل انتخاب کردم که
8 برای هدایت بازیگر روش خاصی دارید ؟
۳ تمام مدت بیستوچهار ساعتاورا تركنمیکنم
تا بتوانم بهتر بشناسش وازامکاناتش بیشتربهرهبرداری
راست است که هنگام فیلمبرداری «داستان
آدلآش» بین شما وایزابل آجانی برخوردهائی بوجود
آهده است ؟
1 خیر » همه چیز بخوبی گذشت فقط از نقطهنظر
اینکه «ایزابلآجانی» نقشی مسنتر ازسنشبازی میکرد»
مشکلاتی بوجود آمد. وی درمورد نقشیکه بازی میکند
حساسیت زیاد بخرج میدهد مثلا" هرصحنه را طوری
بازی میکند کهگوئی مهمترین عامل فیلم است . بهمین
جهت وسواسهاثی بخرج میدهد که کاملا" بیمورد هستند.
8 تابحال بازیگری را بشما پیشنهاد کردهاند؟
ل] بخاطرندارم . گاهی به بازیگری فکر کردهام
که وقت آزاد نداشته پا نقش پیشنهادی را قبولنکرده
است . مثلا" درمورد «فارنهایت ۱ ابندا به ژان پل
بلموندو فکر کردم ولی درآن زمان تهیه کنند گان عقیده
داشتند که وی برای بازی درفیلمهائی با بودجه سنگین,
مناسب نیست . بهمینجهت مجبورشدم فیلم را به زبان
انگلیسی و با شرکت جولی کرپستی واسکار ورنر بسازم.
8 به عبارتی ها با يك تهیه کننده » مولف و
کار گردان خوشبخت روبرو هستیم ؟
ل] باتوجه به اینکه هرکاری میل دارم انجام
میدهم وازمقابله با مشکلات رنج نمیبرم » باید بگویم
پله .
8 شما بازی دريك فیلم آمریکائی را باتمام
رسانیدهاید » این کار کمك نمیکند تا بازیگران را بهتر
درك کنید ؟
ل] این تجربهای بودکه تکرار نخواهم کرد . با
این کار ناراحتیهای يك بازیگررا ضمن انتظار کشیدن
تا جلوی دوربین صدایش کنند - درحالیکه ازهشت
صبح سرصحنه آمده است - بخوبی حس کردم .
آخرین سئوال که به سوژه این گفتگوبرمیگردد.
ازنظرشما سپنمای فرانسه موقعیت رضایتبخشی دارد؟
ل] موقعیت رضایتبخش که اغراق است ولی
درست نیست که آن را يك سینمای بیمار بشناسیم .
نقل از : سینهروو
«آ ندرهی واندا» نیامد
مقاعطات رسمی سینمای لهستان تلگرافی
اطلاع دادندکه «آندرهی وایدا» بشدت بیمار
است وبا لنتیجه قادرنیست درجشنواره جهانیفیلم
تهران شرکت کند. بدین ترتیب هیئّت داوران
پنجمین دوره جشنواره : دکتر مجیدای (ایران)
برت هانسترا (هلند) ماریوچکی گوری (ابتالیا)
آندره دولوو (بلژيك) مارگ رابسون(آمربکا)
آرتورهیل ( کاناد!) آ ندریکوا کس (مجارستان)
ولادیمیر نائوموف (شوروی) شابان ازمی
(هنبوستان) و امانوئل ربوا (فرانسه) بدون
حضور (آ ندرهی وایدا) به کارشان ادامه خواهند
داد .
میهمانان نازهو ارد ِ
در دوشت کش 3 کر ازهنرمندان
سینمای پنج قاره جهان وارد نهران شدندکه
برخیازمعروفتر بنشان اینها هستند: ربچارد لستر
(مرنده راز بهترین کرک ۰ ۱
جشنواره وسازنداه فیلم «ریپشس» که امسال در
مسابقه عرضه شدهاست) آرنور هیلر ( کار گردان
سرشناس آمربکائی وسازنده فیلمهای توبروك
وقصه عشق) ریموند روهائر (که آثار«لنگدون»
«کیتون». و «فر بنکسق», دراختیار: اوست وا
همت ویآثار این سه هنررمندبرجسته درجشنواره
تهران به نمایش درآمده است) هرب لابتمن
(سردبیر مجله معتبر «آمرربکن سینماتو گرافر»)
ربچاره جانسون (هنرمند معروف امریکائی -
همنرسایق کیمنوا) دایانکانن (که امسال در
مقام فیلمساز با فیلم «شماره يك» به جشنواره
آامده است) و . .
ت_
سس سس سس
۱۱/۸/۸
۳۹۵۵ 6۳ج 3]
داستر کیتون » انسانی با جهرهای سنکی
نوشتة : ژان پاتريك لوبل
۲
در فیلم «یاسبانها» : دراثنایی که « کیتون» د رگاری
قدیمی و ازریختافتاده بهراه ادامه میدهد. ناگهانخود
را در وسط رژ؛ مآموران شهربانی مییایت با ملاحظة
شوق و اشتیاق جمعیت به رژه» طبعاً تصور میکند که
ابراز احساسات برای او و بهخاطر اوست و با حالستی
خونسرد و عادی, ابتدابهچپ و سپس بهراست» بهعنوان
ادای احترام متقابل.دست تکان میدهد. عملو کردارش
بهمعنای خودنمایی نیست, بلکه عمل و کرداری است که
حرف" از ابتداییترین مسایل مربوط بهحسنرفتاروادب:ت
سر چشمه میگیرد.
کیتون در فیلم «پاسبانها» نیز بدون ترسوواهمه
بو خیلی طبیعی » سیگار خود را از فتیلاً مشتعل بمب
مردکی آنارشیست که به روی صندلی بغل دستش پرتاب
,شده» روشن میکند. این عمل» عملی تحريكآمیز نیست
کیتون که آنارشیست نیست, بلکه فردی ضد آنارشیسم
است؛ این بمب با فتیلهةٌ شعلهورش دقیقا" چیزی است کهاو
برای روشنکردن سیگارش لازمدارد. و بالطبع از آن
استفاده میکند و کار دیگری هم نمیکند. زمانیهم که
بطور ناگهانی دچار ترس ووحشت میشود. فقط بهاینخاطر
است که ترس و وحشت. جمعیت» حالتی واگیردار بیدا
حیکند. از فریادهای جمعیت درمییابد که حتماً" حادثهای
غیر مترقبه رخ داده است و بمپ را بهدور میاندازه
(و از وخیمترین نتایج این عمل لطمه میبیند: بهخاطر
آتوجهی که هميشه برایگوش بهزنگبودن خود دارد ؛
بهخاطر حالت باز و بیدفا عخود از امتناع و رد هر آ"نچه
که پیش رویش قرار میگیرد» ناتوان و عاجز میشودودر
«تتیجه زندگی خود را بهخطر میاندازد) .
دلیل و گواه فقدان خودنمایی « کیتون» ایناست که
خیلی بهندرت از حالت خونسرد خوه بهخاطر تمهید
کمیتصویری استفاده میکند؛ و هرگز کوشثی عمدی
بهعمل نمیآورد که این تمهید كميك تصویری را باعملی
بیهدف و دلیرانه خندهدارکند. اما به هر حال؛ درفیلم
«چنرال» ۰ نمونه تصویری نابی ازجنبةٌ بازتابکنندة
سب کميك« کیتون» را میپا بیم کهدرحالت کاملخو نسردی
ک فاد دارد: تموندکاهلی از شیو: مصممء ماهرانته
وفکور خود را برای مقابله دربرابر حوادث بهماعرضه
می کند. صحنٌ موردنظر درسییدهدم رخ میدهد» پس از
شبی بسپارخسته کننده. هگامی که «جانیگری» در وضع
رانا ایمادی قهرمانانه داره (درست.مفل
«لانسلوت» شوالیه شجاع) » ناگهان از موقعیت ناخوشایند
بو وخیم خود و «آنابل» آگاه میشود و در همان زمان
سربازان ایالات شمالی را سرگرم بارکردن قطاری میبیند.
آنچه بعد؟ رخ میدهد. نمونة درخشان و برجستهای از
«افهةٌ کولیشف» است که هم نمونهای از کارگردانیسینمای
ترجمه : پرویز شفا
ناب تصویری بهشمار میرود و هم نمونهای جالب از
«بهره گیری» کميك از حالت خونسرد« کیتون». ابتسدا»
نماپی از سر بازانشما لی و جود دارد» سپس نماییاز« کیتون» *
نمونهای زنده از تمرکز حواس و بازتاب تفکرات درونی
در عم گاه نهایی داز فاتاتل 6 ی تعاس تک از
«کیتون» در حال بررسی اوضاع. در نماهای بعدیب
گذر از اندیشه به عمل - «کیتون»» یکی از سربازان
شمالی را با ضربهای نقش برزمین میکند و کیسهاش را
برمیدارد و چکمههای داخل آن را بهدور میاندازه
و«آنابل» ظریف و زیبا را در آن میگذارد.
اما اگر حالت خونسد«کیتون»؛ نشانهایازبازتاب
تفکر باش. این عمل الزاماً بهمعنای آننیست که اوهمیشه
راهحلی برای مسئله پیدا میکند. «کیتون»» انساناست
و از لحظه های بیعزمی و ترس ناگهانی هم نصیبیبرده
است. آنگاه بیبا کی و حالت سفت و سخت چهرهاش
نشانی از آخرین نقطةٌ اتکا روی موازنهای میشودکه
ذهنش همراء با آن» کوشثی مذبوحانه برای درك بهعمل
میآورد (تلاشی از روینومیدی» هیجانبهمررحلاشتا بزدگی
وقاطع خود» گسترش مییابد) » هنوز هم پیش ا زآن کهدر
برابر آخرین راهگریز ستسلیم فرود آورد» اندامشرا
دراختیار دارد» اینراهحلی نهایی است موقعی که هیچ
راهحل موثر دیگری بهچشم نمیخورد. بهاینتر تیب کیتون
درفیلم «دربا نورد»» موقعی که با منظر هیبت آورجاشویی
غولآسا - یا بهعبارتی گ رگدریا - آویزان در برابر
پنجرء اتاقش روبرو میشود » حالت ثابت چهر؛
«کیتون» چیزی بیشتر یا کمتر ازتلاشو کوششی هیجانزده
و اضطرابی زیر کنترل برای درك که برای لحظهای
در زمان متوقفشده» نیست و نوعی حالت گیجی کهبر
فرار مذبوحانه اش براینجات ز ند گیخویش پیشیم ی گیرد»
حالت وحشتزده اندامش که دبگر ازارادهاش تبعیت نمی کند
و با عجز و ناتوانی ذهنی خود برای مقابله باسایل»
باردیگز موثرترین راهحل برای گریز و خلاصه ازمخمصه
را پیدا میکند.
لیکن بدیهعی است که نمیتوان «حالت خو نسرد»
چهرهٌ «کبتون» را بهخودیخود مطالعه و بررسی کرد»
هر چیز به چیز دیگری رهنمون میشود» چهره به عسل
سوق داده میشود و عمل و تحرك بهتمامی انداماو.
اما پیش از آن که مطلب را باخصیصهٌ«حالت خو نسرد»
کیتون بهعنوان تمرکز حواس» خاتمهبدهيمبد نیستبخشی
از فیلم «جنرال» را بررسی کنیم که درآن» سه جنبا این
تمرکز حواس» همگی نقشی بازی میکنند.
«جانیگری» به تعقیب سربازان شمالی میروددکه
«جنرال» و همراهبااو » نامزدش را ربودهاند. شمالیها؛
واگن سربازان محافظ را بهمنظور مسدودکردن راه» از
قلادهٌ واگنها باز کردهاند. کیتون از خطی فرعی برای
رهایی و نجات واگن و سرنشینهایش استفاده میکند ؛
خط فرعی را از جاده اصلی منحرف میکند» جهتهارا
دوباره میزان و تنظیم میکند و به لو کوموتیو خضود
مراجعت میکند و مجددا بهراهمیافتد ( تمامی اینهادر
ریتم غیرقابل تفلید. عالی و سریع او بدون ترس یا
شتاب انجام میشود) . لیکن بهزودی متوجه میشویم که
این خط آهن فرعی -- خطی فرعی لیکن دایرهوار - پس
از انحناثی جزيي دوباره بهچای اولبازميگردد. کیتونت
آتشدان را بهمنظور توانایی ادامةٌ تعفیب و جبران زمان
ازدسترفته پر میکند. چهرهاش کهبارقةٌ تصمیم بههمر اه
دارد در . نما ثی درشت دیده میشود وموقعی کهبرایبررسی
و بازدید خط راهآهن به جایگاه راننده باز میگکردد»
تماما" «انرژی تمر کر یافته» است. اينك باردیگر.واگن
ژنرال را در پیشروی خود میبیند. و در آثنایی کهبهاین
کشف نایل میشود. چهره اشاند کیتغییر می کند» چشمها یش
کمی بازتر میشود و «حالت خونسردی کاذب» اش از
«انرژی عصبی و هیجانزده» به «بازتابیمشتاقانه» تبدیل
میشود. هنوز هم آرامش خود را حفظ کرده. می کوشدتا
اوضاع را بررسی و دركکند» و بهپشتسرخود نگاه
میکند تا مطمتّن شودکه واگن ژنرال واقعا" در قفای او
در اثنايی که مرش را چرخانده است» وین ۱۳
خارج میشود و همراه با خود» الواری را کهشمالیا
به عنوان مانع دیگری رویخط آهن قرار دادهاند» ازخط
خارج میکند. «کیتون» چرخی میز ند و بهپیشرویخود
نگاه میکند. خونسرد چون همیشه» لیکن شروع بهدرك
اوضاع کرده است. تازه متوجه میشودکه واگن به کلی
نایدید شده است. از هرگونه ابراز حالتی دریغومضایقه
میکند بااینوجود متوجه نوعی درهم کشیدن جزیی
میشویم. او وحشت نمیکند» لیکن با جرأت فراوان
باردیگر خود را به دست تفکری شدید میسپارد. ابتداباید
چند نکته را بررسی کند : شاید چشمهایش اورافریب
دادهاند. چشمها را بازوبسته می کند» لیکن خیر. نهسراب
است و نهرویا. واگن بهطور قطعو یقینناپدیدشده است.
کیتون باردیگر نگاهی بهپشتسر خود میاندازدواوضاع
را بررسی میکند» بهجایگاه راننده بازمیگرددوسراپای
وجودش را انرژی عصبی و هیجانزده و توجه تمر کز
یافته فراگرفته است و او این نیروی عظیم خود راروی
تعقیب فراریان متمر کز می کند!
دراینجا باید بهطور گذرا هم که شده بهنکتهایتوجه
کردکه نوع بازتاب درونی «کیتون» بازتابی کاملامربوط
بهتفکر و اندیشه نیست؛ این بازتاب فقط بر حسباعمال
اووجود دارد» همراه با توجه و دقتی که او بهدنیای
پیرامون خود دارد و ظهور انرژی خود را باآن وفق
میدهد. احتمال دارد او دقیقا" درك نکرده باشد کهچگو نه
واکن از رویخط نایدیدشدداست لیکن ار ی ۳
وقت خود را برای تصورات بیهوده هدر بدهد. چیزی
که نظر او را جلب میکند و چیزیکه توشهای برای
بازتاب و تفکر به او میدهد. این حقیقت ساده است که
واگن واقعاً ناپدید شده است - و این حقیقت» عمسل
و واکنش را مشروط میکند. هرموقع که« کیتون» بهتفکر
میپردازد: این کار را برای منظور و عبل فان ۳۳۱
می دهد .
از مثال فوق میتوان دریافت که «حالت خو نسرد».
ِ تم ت 4
کیتون». صرفاً «حالتی از خونسردی کاذب» است و مهم .
نیست که تغییرهای ضروری روی چهرهاش» چقدر قابل
مشاهده هستند پانیستند و این تغییرها چگونه حاصل
میشو ند .
اگر چهرهٌ «کیتون» فاقد هرگونه واکنش استوتقریباً
همواره عریان و بدون جنبش و تأثری دیده میشودوبااین
همه به نوعی کمال كلاسيك دست مییا بد بهاینخاطر است که
چهرهٌ « کیتون»» انرژی و غنای پر معنا پیرا که تامرحلة
قیق کاهش یافته. در خود پناه میدهد. جزبیتر ینتفییر
حالت. کوچکترین حرکت صورت - یعنی کوچکترینن
مصرف «موثر» انرژی رویچهرهاش-بامقدارفوقالعادهای
از «انرژی جمعشدءة» پنهان»حالت ز ندهتری بهخودم ی گیرد.
چهرءٌ کیتون را میتوانبه اتمقا بلشکستنتشبیه کرد: نیرویی
فوقالعا ده که در کو چکتر ین ذرهٌ ممکنء مخفی است وماده
رابهسویتجزیه و خردشدن میراند. دلیل وگواه اینشدت
برخورد عوامل درونی «کیتون» درچشمهای پرتبوتاب
او هویداست.
بیننده بهتدریج شروع میکند تا اندیشهای خاص
دربارةٌ نیروبی که درپس این نقاب عصبی لیکن آرام ؛
انبار شده بهدست آورد و این هم موقعیاست که « کیتون»
بهطور ناگهانی خود را ازقیدوبند رها میکند: گویسی
اجزاء بدنش در اثر برخورد خارقالعادة انرژی» منفجر
وتجزیه میشود و او در همان زمان» خود را دربست
دراختیار پانتومیم بصری با خیره کنندهترین حالتهای
پرمعنی قابل تصور میگذارد. ناگهان, تمامی اندام او »
سر و پاهایش میشود . بنظر میزسد که سرش بهمنزلة
مخزنی برای بدنش عمل میکند» تمامی انرژی و حالتی که
بدنش » تمامی قدرت خود را برای اجرای رقصهصا
و کارهای شگفتانگیزش لازم دارد» درآنجا| نبارشده است.
نیروی انفجار» تصور اندازهٌ تمرکز را به ذهمن
میآورد.
وبهاين ترتیب: بنظر میرس که «حالت خونسرد»
زبانزد کیتون » چیزی جز افسانه نیست - لاقلآنچنان
کهمعمولا توصیف میشود. بهعلاوه. زمینهای برای این
عقیده وجود ندارد که اونقابی ثابت و نامتغیر را بهدنیا
عرضه میکند. در اینجا بهخاطر آوردن صحنهایازفيلم
«جنرال» ضروری بنظر میرسد. کیتون در این صحنه,زیر
میزستاد فرما ندهیشمالیها پنهان شدهوتامغزاستخوانخیس
عرق است. بهطور ناگهانی» دچار عارضةٌ عطسه میشود
واین میل شدید خود را با زبردستی و ظرافت بافشاردادن
انگشت خود روی سوراخ بینی » پس میزند. دراینجاء
جهرهاش درهم کشیده میشود و صورتش تغییر میکند.
عامل دیگر» وجود و تحرلسرزنده ومتغیر چشمهایش
است که حالت سخت و خثشن ظاهری راکهبهچهرهاش
نسبت دادهاند» انکار می کند. چشمهای کیتون» آضرین
نقطة توجه او به واقعیتاست» آنها برجدیدبا نیچهرهاش
هستند و مظهر زندهُ _نیروی بالقوهای که در چهرهاش
ینهان شده است .
بنابراین» دربخشمشهوریاز فیلم «مهماندوستیما»»
در صحنهای که «کیتون» با دشمنان خود در فضایی] کنده
ازبدگمانی و عدم اطمینان متقابل نثسته است. تمامی
ز ندگیاش را. میتوان در چشمهایش مشاهده کرد: همیشه
گوش بهزنگ» بهگونهای حیرتآور متحصرل» هرگزدر
فعا لیت و تحرك خود» مکث و درنگ نمی کنند» دشمنان
را ورانداز میکنند. خطر را ارزیابی میکنند » هر جزء
را بهاصطلاح سبك و سنگین میکنند و برای مقابله با
عواقب بعدی آماده میشو ند.
در صحنهای از فیلم «جنرال» کهقبلا همبهآن اشاره
شد. هنگامی که «کیتون» در زیرمیزستادفرما ندهیشمالیها
پنهان شده» چشم او از طریق سوراخی که در اثر آتش
سیگار افسری شمالی در رومیزیپارچهای ایجاد شدهبرای
نظاره و ارزیابی محیط بهگردش درمیآید ضمن این که
« کیتون» میکوشد تا آنچه راکه در میدان دید اوقرار
دارد بهدقت بررسی کند. بر سبیل اتفاق. گویی که نو لك
سوزان سپگار با روشنیوجلای خاص,راهخود را بهداخل
سوراخ و کاسةٌ چشم «کیتون» یافته است ودر آنجابا
حالتی برافروخته و سوزان باقی میماند. بنظر میرسد که
تمامی وجود « کیتون» در همین يك چشم او متمر کزشدهاست.
از آنچه که تا کنون نوشتیم آشکار است که احناسات
وعواطف «کیتون» ۰ خود را رویدریای ظاهرآبیحرکت
چهرهاش ظاهر میکنند و نمیتوان تجزیه و تحلیل را
براساس حالت ایستای ظاهرش قرار داد یا خود رابهآن
محدود کرد. حالتهای عاطفی او را باید در پرتورفتارش
تا تاره وی و تال از ۳
همطالعا جرف اندای او رهشون مشود: از «عالت
خونسرد» چهرهاش به «حررکتها»ی بدنی او کهدر فضا
نقش میبندد» پیش میرویم.
دراینجا. به تبعیت ازدیگران» باید بهنکتهایاشاره
کرد و کلامی هم درباره زیبایی «کیتون»» دربارءٌ نیمرخ
«سرخپوستی» اش» با موهای زبر و خوابيدة پشت گردنش
اضافه کرد و درباره زیبایی این چهر؛ موقر. ۲ کنده از
اشتیاق و النهاب» نجابت. انرژی و ذکاوت با زگ و کرد
وسرانجام باید دربارهُ زیبایی و کمال ساده و بیآلایش
کلاسيك این چهره کهبهسادهتر ینودرعینحال نامتغیرترین
حالت خود در آمده سخنی بگوییم.
. این زیبایی میتواند برای ما برحسب تمر کز توجه.
حالت» انرژی» سختی. اشتیاق شدید. بازتاب واطمینان
ازاین که بهفراسوی موانع و نومیدیگام مینهد توصیف
بشود (اگرچه غالبا میتوان دراینحالتها. نومیدی
و نگرانی بیپایان را خواند که البته همیشهبرآنها
فایق میشود)» ما رابهسادگی ازاین که چهرء« کیتون» را
چهر ای زیباو درعینحالرقت انگیز بیابیم» ما نع نمیشود.
وبهاینترتیب»ما نیز صدای خود را بهصدایآنهابی
که به دفاع و طر فداری از کیتون» در برابر کسانی که
چیزی جزگنگی و بیحالتی در شکل و شمایل و اندام
تحسینبرانگیز این|نسانهنر مند نمیبینند» اضافه میکنیم.
پاستر کیتون وسینما
«کیتون» در فیلمهای«شرلوجونیور» و «فیلمبردار»
(فیلم مزبور در تهران با نام«عکاسباشی» نمایش دادهشده
است) سینما رابهعنوان بخشی از تمهیدهای كميك خود ؛
مورد استفاده قرار میدهد.در واقع» این دواثر فیلمهایی
دربارةٌ سینما هستند. این دوفیلم را نباید تنها فیلمهایی
تلقی کرد که «کیتون» در آنها از سینما به نحوی ازانحاء
بهره میگیرد. همچنین در فیلم «سهعصر» که تقلیدی
اغراقآمیز و خندهدار از فیلم «تعصب» ساخته معروف
دیوید گر یفیث است بهسینما میپردازد» دراینجا نیزبرای
خندء از حرافقال استفاده میشود(هاید توجه داشت, که
یفیث در اپیزوه فتح بابل : برای نمایش عظمت
دکورها و افراد بیشماری کهدراینصحنههاظاهر میشوند» .
دوربین را بر جراثقال سوارکرد تا بهتر بتواند احساسی
از عظمت و در ضمن وجود سپاهیلشگرهای فراوانرا
بهبینندگان انتقال دهد و در فیلم «سه عصر» همباستر
کیتون برای خنده. دست به چنینکاریمیز ند و ازابتکار
تکنیکی گریفیث برای افة کمدیاستفادهمی کندسمترجم)-
چیزی بین شاهزادهای شرقی که ازفیل خود پایینمیآید
وگردانندء چرافقال. کیتونکه با حالتی ۱۳۳۳
دربالای سر این حیوان نشسته است» حیوانراوامیدارد
تااورا بهآرامی رویزمین بگذارد.
کیتون در فیلم «آسان و آزاد»» نقش کا رکردان
فیلم را بازی میکند. :
بهاینتر تیب » مینوان گفت که سینما مضمونی داتمی
برای کیتون است. از این بابت» محیط سینمایی» موضوعی
بررگزیده و مورد توجهتقریبتمامیآثارخندهداروهجوآمیز
اولیةٌ سینمایی بود. لیکن زمانی که توسط افراد دیگری
(بهویژه توسط «مكسنت» ) بهآن پرداخته میشد. این
محیط سینما پیدقیقا« بهمنز لةٌ» محیط با تمام شروشورهایش
مورد بررسی قرار میگرفت؛ توجه بیشترروی فعالیتهای
پشت. دوربین. کارهای پشتپرد؛ فیلسازیو توزیع فیلم» .
متمرکز میشد. لیکن کمتر بهسینما بهعنوان دنیایی قابل
فیلمشدن و به عنوان شیوهای بیانی» پرداخته میشد .
بهعبارت دیگر» اگر سینماپیهم در سینماوجود داشت» فیلم
کمی در فیلم یافت میشد.
ابتکار «کیتون» در استفادءاش ارف ر ۳
قرار دارد و از سینما نه صرفاً بهعنوان منبع تمهسدی .
کميك استفاده کرد بلکه سینما را به عنوان نقطة. آغعاز
واصل قابل توجه این دوفیلم قرار داد .
س س » ۳
« کیتون» در فیلم «شر لو جو نیور» 7 متصدینمایش
فیلم است. در لحظهای از فیلم» او «دو نیم میشود» ودر
رویا میبیند باز یگ فیلمی است کهخوددار: نا 9
در آغاز» از تسلط بر دنیای تخیلی عاجز میما ند»انتقال
هنوز واقعی نیست. پرده سینما نیز به اندازه پرد؛ واقعی»
"ظاهر و غایب میشود. «کیتون» در این مرحلهاز فیلم»
پا پایی در دنیایخالی» پای دیگرش هنوز در دنیای
واقعی است یابهعبارت دیگر در سیتمایی کی ٩ ۳
هی دهدد.
ِ
«کیتون» درحالی که روی صخرهای در این عالم .
درآمد؛ داخل فیلم) برفراز تپهای دریایی میبیند کسه .
دوروبرش را امواچ غر نده احاطه کر ده | ند؛ او بهداخل ۱ ۱
آب میپرد تا نگاهی بهساحل بیندازد لیکن صحنباردیگر
تغییر میکند و او روی برف شیرجه میرود. «کیتون»
بیآنکه خواسته باشد. خود رابهاین عالم نو وغریبداخل .
میکند که به نحو تازهای روی او عمل میکند و یابهقول
«فیلیپدومون»» «دگ رگونی اصلی» اش آشکار میشود.
«کیتون» با استفاده از نمایی متحرك (تراکینگ)
کهدرفیلمهایش کمتر دیده میشود» سینمای رژیائی خودرا
وادار بهفروخوردن سینمای واقعی میکند. و حالا »
«کیتون» تمامی خواستههای خود را روی پرده سینمای
خیالی به نمایش میگذارد > در نتیجه مخلوقیفوقالعاده
میشود که در اقدامبههر کاری » موفق است. بله» موجودی
فوقالعاده» لیکن بهزحمت میتوانگفت فوقالعادهتر از
«کیتون» واقعی و نیازی بهتکرار نیست که هر ذرهاش.
بههمان ندازهٌ ذرات وجود «کیتون» خیالی» خارقالعاده
است. چیزی که «کیتون». خیالی را موجودی خارقالعاده .
میکند» بیشتر از اين جهت استکه این موجود خیالی» ۱
بازتابی از «کیتون» واقعی است تاينکه «معلوقشیالی»
سادهای باشد .
۱
, ۴ کار گردان
| تهیه کننداه
| ۳۵ میلیمتری
زپردستش دريك منطقه کوهستانی سنگر میگیرد .
ب 1 ۳ و ۱۷ 7 003۳ ی بت و
فیاش که
امروز
یبحم
(سینما دیاموند - ساعت ۱6 - مسابقه)
حماسه مدرسه ضد جاسوسی ارتش
: جونیا سانو ۱
: کوجی اوتا . کونیمینسو ترانیشی (کمپانی تو)
: سوسومو تا کاکو . تادائ و کانامی
: هانچیر و نا کاز او
موسیقیمتن : تائی چیر و کوسو کی 7
بازیگران : شینی چی چیبا » گوه وا کابایاشی » ایسائو نانسویاگی »
۱ تسوروتامبا » بونتا س و گاوارا -
. رنگی . 4 دقیته
ستوان دوم «اونودا» سی سال پس ازمبارزه تنها درجنگلهای فیلیپین
ژاین :
| به وطن باز میگردد . درزمان جنگ او يكك افسر اطلاعات بود وبرای انجام يك
| مأموریت به لویامگک فرستاده شده بود . اینهمه سرسختی ناشی ازچیست ؟ «آونودا»
| دردا نشکده افسری «نا کانو » ی دیده وفیلم برای تشریح روحیهای که دراین
دانشکده به دانشجویان تلقین میشده » به شرح س رگذشت چند دانشحو میپردازد .
درائوموبیل دانشجو «کیکوچی» ودانشجو «کاس وگاثی» که مأموربتویژهای
دارند » دینامیت کار گذاشته شده است. اتومبیل:ياك روز بطورتصادفی منفحرمیشود
و کاسو گائی دلافاصله کشته میشود. دژبانهائی که مدتها « کیکوچی»و «کاسو گاثی»
| را تعقیب می کردهاند ازروسای دانشکده میخواهند که «کیکوچی» را دراختیار
آنان قرار دهند . ستوان تانا گوچی «کیکوچی» راکه شرمگین اززنده ماندن قصد
خود کشی دارد ء متقاعد می کند ازاین کار صر فنظر کند.
درژوتن ۱۹62 اند کی پس ازنابود شدن ارتش ژاین درسایپان ستوان
| انا گوجی» ماموربت پیدا میکند بهآن .منطقه نفوذکند. آو درباک شب تاریاف
درجزپره فرود میآید و باآنکه زخمی شده خودرا به مناطق داخلی جزیره میرساند
| وموفق میشود نقشه مانورهای دشمن را به ستاد مرکزی اطلاع دهد. ازستوان
| تانا گوچی دیگر هرگز خبری نشد.
درآوریل ۱۹2۵ «کیکوچی» مأمور میشود وارد ساختمان کنسولگری
| شوروی درئ و کیو شود ودستگاهیبرای کنترل گفتگوهایتلفنی درساختهان کنسولگری
کاربگذارد . کیکوچی دستگیرمیشود وارتش وقتی با اعتراض شدید دولت شوروی
روبرو میشود » کیکوچی را محکوم به اعدام دربرابر جوخه آتش میکند.
در اوت ۱۹2۵ «مورا کامی» پسازشنیدن خبرتسلیم شدن ژاپن » با افراد
او وقتی به يك اردوی ارتش
| ایالات متحده حمله می کند تمام افرادش را ازدست میدهد. او به تنهاتی به فرما نده
| نیروهای آمریکاثی حمله میکند وگیر میافتد » با اینهمه ازحمله باز نمیایستد
(سینما دیاموند - ساعت ۱۹ - مسابقه)
ریتی
ربچارد لستر
دنیس اودل
ترنس ماثنالی
پل وبلسون
موسیقی متن : کن تورن
بازیگران جك وستون . رتا مورهنو . چری استیلر
رنگی . ۲۵ میلیمتری . 4۰ دفیته
تم
انگلستان :
کار گردان
نهیه کننده
فیلمنامه
فیلمبردار
«وسیوچی» در ستر م رگ از پسرش « کارمینه» قول می کر
که دامادش «پرو کلو» را به قتل برساند .۰« کارمینه» بدون توجه به
خواهشهای خواهرش «ویوبان» به «پرو کلو» میگوید که قصد دارد
«پر وکلو» در جستجوی محلی برای
پنهان شدن به ریتس که گویا پاتق مردهای منحرف است میرود .
میهمانان دیگر هتل عبارتند از «کلود» » يك شکباره با سلیتههای
عیرعادی » «کریس» که رفتارظریف وزنانهای دارد و «گوگی گومس»۰» |
دختر خوانندهای که در انتظار کشف شدن توسط يك نهیه کننده فیلم است.
«مایکل بريك» کارا گاه جوان و خوشتیبی است که « کارمینه» برای
پیدا کردن » «پر و کلو» استخدام کرده است . صاحب هثل » «ایبا» .
وقتی از وضعبت «پر و کلو» مطلع می گردد به او توصیه می کند که از
اطاقش خارج شود . « بربات » پس از بث تماس تلفنی با « کارمینه»
شروع میکند به جسنجو دراطاقهای هتل ودرهمین احوال «گ وگی»
که خیال می کند «پرو کلو» يك تهیه کننده فیلم است اصرار دارد که
استعدادهای خاصش را برای او به نمایش بگذارد . اوضاع وقتی بیشتر
درهم وبرهم میشود که « کارمینه» از راه میرسد و« کریس» را بجای
«بريك» میگیرد . درحالیکه «بربا» خوذش خیال میکند «پرو کلو»
کسی است که او استخدام کرده است . اوج هرج ومرج وقتی است که
«ویوبان» بعنوان خرن اقدام برای نجات جان شوهرش وارد هتل
ریس میشود .
وصیت پدرش را اجراء کند .
ظ
ی رم
یا 0
(سینما دیامونه - ساعت ۱۰ - جشنواره جشنوارهها)
آلمان «جمهوری فدرال» ۰ مبهمانان ناستان
کار کردان پبتر اشتین
آنهبه کننده رژینازبگلر فیلم پرودا کشن
فیلمنامه بوتو استوس » پیتراشتین (افتباس از داستان :
ما کسیم گورکی)
میخائیل بالهوس
بازیگران سابین آثد رآس, ادیب کلور » جوتالامپ » برون و گانز
۵ میلیمتری . رنگی .
جشنو اره کان
داستان در آغازقرن حاضردر کشور روسیه ودرخانهای کوهستانی میگذرد.
يك گروه دوازده نفری متشکل ازتیبهای مختلف بورژوازی (وکیل
دعاوی » پزشاك » مهندس » نوبسنده وغیره) سعی میکنند بهزندگی خود
تنوعی ببخشند . هیچ چیز دیگر برای آنها تازگی ندارد ولاژم است
تغییرات عمدهای در ربتک ات بوجود ات اما این تغییرات راا ز کسا
شروع کنند ؟ ازجامعه » خودشان بامحیط زندگی ؟
بیتفاوت ناقی ممانند .
۹ ۳
فیلمبردار
3
۲ ار ردان 7
هه کنندم
(سینما دیاموند - ساعت ۱۳ - جشنواره جشنوارهها)
آلمان «جمهوری فدرال» : لینایر ) که
برنارد سیتکل
نویه : برنارد سیتعل
فیلمنامه : برنارد سیتکل
آلف بروستلین
جوهایدر
لینا کارستنس . فرئیس راسپ . هربرت بوتیشر . اریکا
شرام . بنوهوفمن . الن مالکه ۱
۵ مپلیمتری . رنگی
جشنو اره قاهره
بانك «لینا براکه» ۸۱ ساله را از خانهای که صاحب قبلی آن
اقامت «لینا» را تا پایان عمر درخانهاش تعهد کرده بود » بیرونمیکند.
اما «لینا» به آسانی ازمیدان درنمیرود و با كمك دوستی که سه سال از
او مسنتر ويك بانکدار سابق ورشکسته است نقشه يك ضربه متقال را
طرح می کند . نقشه با موفقیت اجرا میشود و «لینا» انتقام خودرا
میگیرد . اما آندو پیرتر ازآنند که به دادگاه فرا خوانده شوند و
ازآن پس شادی آنها دراپنست که تعطیلاتشان را در مزرعهای که در
«ساردینیا» خریدهاند بگذرانند. "
(سینما دیاموند - ساعت ۱٩ - مسابقه)
استرالیا :
آو ازهخوان ور قاصه
اراد دان ۰ کبلیان ارمسترانگ:
تهیهکننده : کیلیان آرمسترانگ
فیلمنامه. جان پلفر . گیلیان آرمسترانگ
فیلمبردار راسل بو بد
موسیقیمتن : رابرت مورفی
بازیگران : روت کراکنل, الیزابت
کر اسبی 6 جو د کور بنگ»
. میلیمتری . رنگی ۰ 04 دقیقه ٩
(سینما دیاموند - ساعت ۲۷ - سینما چشم وگوش دارد)
ابتالب : پرونده محرمانه مافیا
ور دان.: جوزیه فر ارا
نهبه کننده : سینه ۲۰۰۰
فیلمنامه جوزبه فرارا
فیلمبردار لوئیجی کوآترینی
موسیقی متن : ویتوربو جلمتی
بازیگران : جوزبه دیبلا. آ کورسبودیلنو. فرانچااسکتیو
۵ میلیمتری . رنگی . ۱۰۳ دقیقه
همانتدر که واقعیت از افسانه عجیبتر است » بهمان اندازه
میتواند و حشتناكتر هم باشد . «پرونده محرمانه مافیا» دقیقاً همینمطلب
ان ند . نتیجه دهسال تحقیق ومطالعه «میکله پانتاللٌوند» درباره
سازمان مافیا در کثابی ینام «ریگی در دهان» چاپ شد که موفتیتی
جهانی بدست آورد . «پرونده محرمانه مافیا» بر گردان تصویری این
ات است که کنکستر بزم.را بصورت واقعی آن شان میدهد. آ نطور
که در زندگی روزانه ما » در روابط اقتصادی » اجتماعی وسیاسی ما اثر
میگذارد فبم با ارائه شواحد ومدارك به بررسی فتایج حاصل ازاجرای
و مب مران مافیا میپردازه .
(سینما دیاموند - ساعت ۱ - مسابقه)
۲ کو لانا
تهیه کننده : والیسا فیلمز
فیلمنامه جرالد فریدمن و کلود
لابرت
فیلمبردار آتیبن دوبروین
موسیقی متن : جوزبه وردی
۵ میلیمتری . رنگی . ۱۵ دقرثه
آ گولا » بستونهم فوربه , ساعت ۳ بعدازظهر . درتالار اپرا
مها رکند.
(سینما سینه موند - ساعت ۰۱۰ ۰۱۳ ۱ - افق شرق)
استرالیا : زمین بازی شیطان
9 : فرد شیییسی
0 : فرد شییسی
موسیقی متن : بروس اسمیتون
فیلمبردار ابانبیکر
بازیگران نياك ثبت» رتور دام سمونبو رل نوم ۱ ۱۳
۵ میلیمتری نی ۰ ۷ دقدته
این فیلم با صراحتی منهورانه و با ۱ عطویفت داستان نوجوانانیرا کمدربلت
مور ی ی وا اس ران نها
برای «نام» ۱۳ ساله جستجو برای خدا بهمفهومعبور از جهنم شده است.
او با تمام روحش برای تحققبخشیدن بهآ نچهکه تصور میکند وظیفه
دینی او استکوشش میکنده اما نمیتواند نیازهای طبیعی بدنش را
«زمین بازی شیطان» از طریق نحربیات «نام» وهسالانو مور کاران ۳
می کوشد تآثیر اتضباط های شدید و غیر طبیعی مذهبی را بر زد ۳5|
و روحیه جوانها و بزرگسالان بررسی کند. ۱
تکوین اشت بونمیشوند .
گنتگوئی کوناه با
سوخایه۲ گاه
کا رگردان فبلم
دا یر ه
8 نام و فیلم شما بر ای تماشاگران کامالا
نا آشناست» کمی دربارهی خودتانو "کار تانصحبت
- من در حال حاضر دانشحوی رشتهی
معماری دانشگاه نهران هستم و مدتپنجسالاست
کهبا کانونپرورش فکری کودکان و نوجوانان
همکاریدارم ودرفیلمهای او لیهی«فرشیدمثقالی»
کهبصورت نقاشی متحرك بودند با ویهمکاری
داشتم.«دایرء» نخستینفیلممن اسنكهيك کارنقاشی
منتحرك کوتاه مدتاست . مراحل ساختن اینفیلم
راکه یکسال طول کشیده خودم بهتنهایی انجام
دادهام.
فیلم داستان بخصوصی نداردودربارهیفرم
دابر. است و اينکه بكك دایره عمکن استب چه
چیزهایی باشد. و منظور این است که دید بچهبه
اطراف و پیراموش باز شود و اشیاء را بهتر
8 بهعنوان يك فیلمساز نثاشی متحرك این
رشتهی سینمایی را در انران در چه مرحلهبی
میبینید» وخودتانر ادرفیاس بادیگر فیلمسازان
این رشته در چه مرحلهیی میدانید؟
- درایران فیلمهای کوتاه» وضعیت خوبی
دارند فیلمهای کانون پرورش فکری کودکان و
نوجوانان در مقایسه با دیگر کشورها در اینشش
هفتسال اخیر سیر صعودی خوبی داشنهاست .
و هرچند از نظر پرورش و تجربه تا حدودی
کمبود داریم ولی از نظر ایده و فکراصلیچیزی
عّب نیستیم . از فیلمسازان ایرائی که کار نقاشی
منحر لك می کنند فرشید مثقالی را قبولدارم»ودر
قیاس با دیگرفیلمسازاناینرشتهبخودمامیدوارم.
8 فیلمهای کوتاه غالبا تحت جاذبهیفیلم
های بلندمدت ازاقبا لیکمتری بر خوردارند» شما
چه راهحلی برای شناساندن پیشتر فیلمهای کو تاه
دار ید ؟
- تولید فیلم کوتاه درایران کم یست 6
لاس فر کنایخانهها و جشنوارهها ماش
درمیآید. و این عیب کلی دستگاه سازندهیفیلم
هاست که فیلمها را خاص جشنو ارهها میساز ند.
بر حال حاشر نمایشيكفیل کوتامقبل از نمایش
" مردم داشته باشد .
ای لمهایامس 9 ز را
سینما دیامو ند
(پرواز بز بالدار - مسایقه)
ساعت ۰ ۱۳
گولانا (جرالد فربدمن)
حماسه مدرسی ضدجاسوسیارتش (جونیاساتو
ساعت : ۱۵
آوازهخوان ورقاصه (جیلیان آرسترانگک)
ری (ربچاره لستر)
سینما دیامو ند
( جشنو اره جح جشنوارهها)
ساعت : ۱۰
میهمانان تابستان (پیترابن)
ساعت : ۱۳
سینما دیامو ند
(سینما چشم و وش دارد)
بات ۱۳۵
پرونده محرمانه مافیا (جوزپه فرارا)
سینما پارامونت
(تکر ارمسابقه)
ساعت : ۱۰ و ۱٩
سایه شك (رولف اورتل)
پالیتر (رولاند ورهاورت)
ساعت : ۱۳ و ۲۲
اوقات فراغت (بر وسبتر. )
پسر ابران ازمادرش بی!۰*(ع است
(خارج ازمسابقه - پیاد فربدون رهنما)
سینما پارآاموت
(تکرار برنامه سینما چشم و گوش دارد)
ساعت ۰ ۱۲
سختتر ب نکاراته (تا کاشی نومورا)
(سینما چشم و گوش دارد - تکرار)
ساعت : ۱۰
اسر ار خدابان (هارولد رینل)
رتار ار 9
ساعت : ۱۳ و ۱۹
درسو اوزالا (] کیرا کوروساوا)
ساعت : ۱ و ۲۲
پول توجیبی (فرانسوا تروفو)
سینما امپاپر :
(ابالات متحده : تقشی ازخود)
ات و۱
روحبه مر زگشائی :
چگونه غرب تسخیر شد (جانفورد . جورج
مارشال . هنری هاتاوی)
سینما امیایر
(فدریکو فلینی : دنیای يك ساحر)
ساعت : ۰۱۷ ۱۹ 9 ۲۲ ۱
شیخ سفید (۱۹۵۲)
سینما پولیدور
(هری لنگدون : چهره احساس)
ساعت : ۱۳۰۱۰ و ۱5۱
طالع بلند (۱۹۲۰)
خنزربنزری (۱۹۲۰)
شلو ارهای بلند (۱۹۲۷)
سینما پولیدور
(دا گلس فربنکس : بت,کارخانه روبا)
ساعت : ۱۹ و ۲۲
خوی خوشختی (۱4۱۰)
علامت زورو (فرد نیبلو - )۱٩۲۰
سینما سینهموند
(افق شرق)
ساعت : ۱۳۰۱۰ و ۱
زمین بازی شیطان (فرد شیپسی)
سینما سینهموند
(فانوس خیال ما - پنجاه سال سینمای ایران)
ساعت : ۱2
شقایق سوزان - سوء تفاهم
افسونگر (اسماعیل کوشان)
مالدت 2 ۱۶۶
پرندگان مهاجر - هفت شهر
شبنشینی درجهنم (موشق سروری) ۲
ی اک |
گرامی میداربم .
ی«
"| (ساعت ٩۱ صبح) :
1 ]| دراختیار شیطان (اسپانیا)
3 کونکا (انگلستان)
| د رگرمای تابستان (لهستان)
| سفردانوب
| (ساعت ۳ بعدازظهر) :
| شمارش د رکوزینی (نیجریه - آمریکا)
| مهمان آمریکا (کره)
زیبای سیاه (انگلستان)
| قلعه کالفتین (چکسلواکی)
" | (ساعت له بعدازظهر) :
| پوتیتو فریتر (جمهوری فدرالآلمان)
| بمب هیدرژن (تایلند)
: 0 سر ایدار (ایران)
"| دستبند برتزی (سگال)
اف فا یی مت
: خانم «لنگدون» (راست) وخانم کیتون (چپ) برای بزر گداشت «هصری لنگدون»
3 و «باست رکیتون» ابناك درتهرآن هستند » حضورشان را پیاد دو کمداین بر جسته تار بخ سینماً 6
۱ خر * ۱۹
7 ۰
هیر
سالن شماره يك
سالن شماره دو
سالن شماره سه
سالنشماره چهار
سالن شماره يك
سالن .شماره دو
سالن شماره سه
سالنشماره چهار
سالن شماره يك
سالن شماره دو
سالن شماره سه
سالنشماره چهار
ی
نشریه روزانه
پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران
«شماره ۲ »
دبیرشوراینوینندگان : جمال امید
دبیرقسمت انگلیسی : ناهید پیات
مدیرفنی : درخشنده زعیمی
دستیار دبیرشوراینویسندگان : جمشید ارمیان
طراحی صفحات زیرنظر : مرثضی ممیز
باهمکاری : علی خسروی » تونی آلووی »
منوچهر دهقان
(2 .0ظ)
صحعطع 1" طعم1 عطغ که صتاعلابظ فط 1
1و۲ لد امرمتهصنم)ص[
تمت ۷۷ ۵۶ لتعصیون) معط مه وتهانهع5؛
نم لقصد
۲حردظ 4نطه۱۱ ۰ وز1ع نز
محرحطاعطلآجه نز :ممممه طمتاعیتلورظ
نت22 06
8تصعصدل . :دامع فصعاءلوع۸
صحتصو[ -
جمعهم]۷ . :صمنفزجهمرنه صعامع(1
۷02(
عمط نل۸. :مصوتوعوظ عصهاوزوو۸
هلاه 1097
۰ :]1۷ ۲۱۷۵۲
محطوطهظ.
۳۱۷ 8
"161: 304944
1 ۲1۳512۸ ۷, 1۱0۱۷:۱۷۲۳, 23, 6
1 .۱۲ بانا۳۱۸
(صنعوگ) 0عوععوووط وذبع1 هط نصه 11:00
تصتمینک نج ممملتصنمن) مر 3:90
(۲5۸ا-62ع1ظ) ٍ
(جصحصصه6))_ ماد مفقاوظ نصحر 5:30
2 بار۲۱۸۵1
(0صحاعصط) معجمک بحصة 11:00
(معدمک؟). ممتتعصصش گه تمانوذ ۷ هر 3:90
(فصملنمط1) ححصمظ.ظ خصم ۵:30
0.3 باآی[۲۱۸
تعحصجصیده؛ ۵۶ غطوتع۴۱ عطط اظ نصصه 11:00
(0صح1ظ)
(0صملعصط) پتنتمهظ علمماظ خصصم 9:30
(صحی) عممملممیدما تصرصر 5:90
4 .۱۲0 اب۳۸
۶ متایصونا م1 نجصح 11:00(
عافعت صتماعانهک له فطوزاا نهر ۵:90
(12ع0۷21[ومطع2)) ۳
(لمععدع6) عمصمعظ عل تماع»قرظ نصم 90:ق . [ 1
9۲الا6 ۲۱:۸۸
6 رد2 1۷۵۷۳۸۷۳۲۸۲۲ ,۲ ۷۲0۱۱۲۸
(فاععهط صد فطل متمطک)
علوتایی۲ ۵۶ و۳۲6 :01۳1۳۷۲۸ ۲۲۸۷۲۵۵۷۲
قیوعت تعصصصصنا... تصصنه 10
مجحدظ هش :صصص 1
0عوص: ۲۷۷ عطا ۵۶ عطعن(۳
(مصجلیهه) اممطعگ معصعمعتالما1 چنخض فطه. ۵ ولصمعمید فطآ.. توص 4
(تععصونا عط صرح عوصزه ع1) 2ات عط1. نهر 7
عحوظ! 0صه عوبوط فد حصمصت
282 معط ۶ه مزودهنا تعتمعو فط1.. تصصرهر 10
106 0ععص: ۲۷۷ عط ۶ه )طمن۳1 :010۳۵ ۳۸۲۵۸۷۲۵۲۵۲
(غطجهنا و ۶ سمکحطه) معتعتلاهظ تصصص 7 ی صصه 10
عحوظ 0صد معو معا مصممت
مک اعممص0نا٩ معط توص 4
نو صرح وعبور فقا۲ مصمصتت :012۳1۲۸ 11,۸3۳110 ۸
05 9 ۶ وعنماد۷۱ نصه 10
عاوتایع۲ ۵۶ [۷2تاو۲6
2212 اهنا تصر 7 ی 1
عطموظ 06 هیا تور 10 بک 4
5011-۳0۵ ۸ خمءنمعصه :010۵۳1۷۲۵۸ ,171۷۲۳11۲
۷۷۵۵ عه7 جع ۷۷ عطا م1 تحص 1 عک حصصیه 10
صحتنهد]۱۷ و ۵۶ ۷۷۵۲۱۵ عطا :تمنلله۲ منه۳60
معصفنظ مععلعع9: ما نو 10 6 7 4
وعع۳2 همه :01۳1۳۷۵ ۳۵01/11۵۸
تصحظ عجما زود رصهد 1 ره 1 زاگ لفیا تم 4 8 1 وج 10
01 ما۲2 -صصه) نا :یرو وعلصوون۲2 قهزعبده([
تم ۵ لیم مط1 رعععصتممرم۴ ه ۲۱2۴ عمط نهر 10 بک 7
م۱0 مهن :ه۸هن ظ0رن
مصنمتوترداط وازنهنا مط1.. تور 4 6 1 وتتته 10
حصعهاصضا متهه]۷ سجد60
( عصنلصه) وه صیاوز ]۷ ردمنم0ظ مهصتصفا۳) وقععمنع5 فط1. نهر 7
(رععتانن) صعبع5 و13 عصهتع:)۳) 1161 صذ غعنممصعظ ۸ تصصصر 10
5 ع )۳۸۵ بل11۷۸ و۲
-56۲۷ 0ص2 من عصنتلهه ما صمتعت200 هر
اطهیننه) معط نهیم( ولهحاحصعحط توبباژ 2 2 م10
ولممجمی حصلد ۲ ,ممن۱۷6 0صه صصیتتعلهظ مر مار
گنه متقطا غیاه مه فاصعلباه واعط عقنامر
م52 عظ و6وتاتهصنه لمعنصطعع] مولع 20
10 حصانک وکبتای غمجد 0 معط فظ طعتامطع
1۰(
و1968 11اصبا ولا
۲ ماه «لجم فط1.. مصییاتعاظ طر واومطهو
25 ۷۵۲16 10 و2 تمعلهصه حصلیظ 2 عصصمعع مه
عمج جم جمامعتنل تمطامصه مه فصهعتعوه هه
0۰ معط وتععنال
جبنج[ع(1 غقط ۲۵2۵ عمط امد قعمه ونط غباظ
۶ عصحفنمط 60ه۵۵0 116 . ,مات رعل0من:
جع وعبنطمته صصلن صرح فمصنتمعننجدد. ند فصصار
6 .1963 صد مصلز عون فنط عصتاهصه ۲0۵
6ممیعصع1 مد ۵0وتصز صععه 0قظ فط وتقطة
حصز عظ 6تعطها رقلهمطعو صهتعلهظ صذ صمتاهمبالع
ام تقطمتاممبالی جمد فصن 0عمین۲۵0
صه۱۷ عمط راهم طاعصعل-لب؟ ورگ وتا
صچ ص۱۲۵ رتتمطلگ عبات تتقاط فنلظ ۲۵۸۵ م۷۷
حز عبتافوص! صلزط حصعتدظ فطل مگ مسر
سوع؟ عیام معطاعوم21 206 فقط 6 .1969
طز مسا مصح . طمصععظ هد ۵ وحن یط
0سنط ج جم مهد عصتده۱۳۵ قوذ هه رتافتصصع ۲
بطعتصصع! ظ 12
خمعزناه 2 طفزه احعل للذ لت اعد عتا
-عنل فطا وعحصلن صمتعلهظ رز موطاهع متاتعطانط
طوتصصع ۲ مطعصعع۳ فطا ۶ه معلبنااه عصنم]
گم ممزاتصتصصصی عصنلجهود صهصهع .20
له وصجعیو لفط ح 0صح عنام مط ما حصاتعاهظ
0عع5 معط عصنست ممناجوهعه صحصصهع6)
۰ ۲۷۷۵0۲10
عصمعمورمه فاقطا مصصنا وج نز تطمبامطع [*
جننهتاه(1.. رنععژداناه عط صم مت 2 ۸206
0 جهن 30 ,20 ۷۵۲6 ۷۲۵ ۳۴6۵۵16 . ,8210
لمع 20 رعصتنههممهونل نها صفط 10ه-عتهع
۳ 1276 11125
ناور 2 فها عبیجلآع1۲ رئلهعصنط طفتصع1
لد رصمتجمنمعه عطه ۵۶ مصنا عطا غه توح
قوس 1 . .عصمتامعاآمعع۳ لهمتاتاهم 16۲ فقط
معصنطا بچدس عمط غفناژ ها فقطا 24 مصناوز
0۰ 6 ره ۷۷
تحص مص مه عمط
چچب معط رحححط مه ۶لععصزط مصتانیوعر[
من بیجع رفن بد نذا اجه مر
ه وج علتم عنط عطتعععل ها لعف مدمه
امن ولد عطتتموعل جه ۲۷۷۵۵16
-ج کاز صذ انامه هصتمنا مه [ ما۹۸
وب عصنمع هه 106و معذافهصمت-جمه بولاصه22۳
تعط علومم وج فطا ره متاعهصه؟ مطا ما
ستعطا هم اتنمجمعصد مطا گم عتحسه فعصصمع
*رط362 م1 طعدمتووه ۵ روع17
۰
66 ها علاط وم دححطبهم عع2 ۷۷۵۲۵9
ها وبامتاجهاه۳۳ علصمع ۴ .20060 فظ "راز
۳ مرانیوع1
دیاج7ت[6(]
طحد ۳۳۵۲۲۹۹۲03۸۲۲۹۲۲
۳ ۱۲۸۲ ۳0۳۲0۲۲
0۲ 1۳ 16177
- 6
متعننی طعناطهای بوسز 2 وعمل «مط وتا
۲ از 2 باه وممتیم عصنلتمسد بو
6 مضه ونژ عطا صمچرند. فصموعل . فاقط1
فتععنصموده هام1 معط عقطا فصن ۵۶ ومو
عشصد نمی رعصنصمعی: 02 0ععلمو عتقط
تمحاحصعصه 4صه عفد لیا صهتعاعظ ردنیهنم([
از اهناوع] ومع منطا ۶
ال وساژ تمه فنط ۶ معمصهای عط1"
سصرمی هن رزتنلمین ۵ ولتملصهای؟ عظ
۲سا ۵۶ ءعنً 2 سمل 0عمصهاع عط وه ۵8۲60
بعصص تن مطا ۶0 وتمدامصمجط
سملاع] ۶و ممناجمممتم طعنط 2 عصنعنمعع1
عط ده ععنعععاای عنط عصمصصه وتماممه از
ازج طمیده اقطا 0منمصم: جییهلهنر وتوتناژ
-00۶ عطا ما حمتاصهااه عومل «هص ۷۲۵11 )من
[معتصطهع] معط 0صه فان عمط کم صونآمومنووم
۰ همه طذ ۳۵2160160 عواتهجره
۶ مراهچ صم. ققط مط. رعجتاه اهر[
۵0 فقط مضه رفلهتتایع! لت که و272۳
عط نو رعلهتتامع؟ عطاه ۵۶ معتدباز قطه هم
عاومعص فص ها نان مرو م2 ولبهلصهاه
عطا ۶ه وعطصمجه عطه ععومل الناگهنی مظما
از عمط ۶ه جمتامعمد مطه رفعصصهت) ص1 ,وناز
منت مص نع ما والنگهبی بمب م20 وز
وتا 1672 جوم عاحمعط ععمطلمصهد صلن مه
6 16 ۶ وله ععطقه مضه مصونهممتبه[
1 1010۰
مووصند 1۶ غقطس بر مان 2 ععیز 1
وتمطاتاه مطا ۵۶ اتلمممووم عمط واصموعز ]1
هرز عزومع عطا ۵۶ عسستاعنم 2 ممبلم ز 1 2
07 عیاجب[ع(1] (
2 بجع و عحقطا مصلن 2 0ص صع را
و عقطا رطوتتناهافصصه جهن ود فقطا رنه
فط امصمنووعمت صقطا عصتاومهاهد ۳۵6
۱ 220 ۳0 و عصنطا صنه
متام 6 ترحصمععت هرذ ماع
ٍِِ
۳ ۳۸۵/۵5
عنط1 ,لهتتاعع؟ عطا عم جم«تصح صمعصطمز 0سحطعن1 عهفی لت طعتاتدظ
طا صمتامصزجی صز صحتطه 1 مه عصصمی فقط عط مصصتا عفتظ معط ور
-5666 هت کز "طع:۲۱ وععه؟ مان عصعهعع اعمصد فنلط . نامع عطا
۰ داز عطه. صا 60
. صنطز رتم۷ عطه عم عین1 که دس عطه 0عصنصصمیه وندتصهصهمل
-مصباظ ۵ ععحموصا مطع 0صه مع8مصد من لمممتانلهه زو تعنص عمط
.انیت صهعط
معط وللمتتصصح 0ععبنلمی فحصظ 30 م6 25 عظ6 ۵۶ 1۷۲۵56
فمتصحمرجوم ماهتم آجتعبعد طمامط رفعتتهتصمصصنهمل مق متلباتاه
6۷76۲۵ ۷۷۵۲۵ ۲6عظ 1 .فص یوم دم فده لصتم م2
,520 ۲0۳16۲ و19605 0ج 19505 عط صد 0عع0مدص وععبناهع ۳2216
حعتانهکگنل امتعصمصه 0 صممصه وعمطلمهه صاظ 0صهلیجمع2 هل عبط
,هد مزععحصمل 60اتصصنا عطه م مفییهءعط
0۰ قز. دیص حصلط 0صجاجمع2 سل مطه رفععاعط)صول
6 صا عصتلمدهد حصاط هم اجننعر ۵ رعصتصمععبناط 2 قمع فقط عمط ]۳
٩۵16 - رقصمامامده عنحجمجمعی مفلمرفع رقتهع عبام؟ بو معط او[
مج 0صه رعمعلم ۲۷ جوز آمزعمفحد عصنامد مج عاممع۳۳ ,20و
2ص طاوجها لاب منص عم مه علهعهموعل ععه وبعه
رعتصن وطلفعط 2 عمنصهنمعری موز غنصتا صلنظ لمصمتاعآ مط]
۷ 2 0ص صومی #۲6محه مه فصهاص صمتهعتصرهعیه مطة مر رق566 26 ر100
6 رعاعاصی اصی ععص 70 ۱۵۷ ,۲6۵۲ عتهنرود 132,000 ۵۶ ععاممم
۴لذباط صععط عقط رعتعلامت 0صحامع2 هل( 5.6 غعمی طعنطه رعصنللنبهط
2۰ 127۵6۲ 2 0216ممصمعع2 ما
بش۱۳ 001 ۸ ۸۳۳ 1۳۲۱۵۸۲
۸15 1۳۳ ۱۱۲ ۲۱]۳۲] ]۲
۵ کمعتص_عط ۵ صچجدد طقبامط [
قطا روعتتهعصمصصیهم همه «صهمجصمم فنظ وه
عق ۴16 ,لنه: قصه۳ رفحصاط عتنشهع؟ عم لبط
7 اصهعفعدم صذ 116 جم مضه 16۸60مرججمی وبا
0 " وطا2ع(1 صه علنل؟ رعصمک عدم1]
مصصمع اهصمتاهه عطا 06هصص ملد رقطت) با بو
.8
ممتایطزداعنق کم 0ععط و مطما رعصنعط)
بیط هچ طامبتمدظ فقط رلله ۷۷ غمع6) «و۶
جر امبهجدد حصلق عط صذ عصنصوعمو جوم فمقاط
بصه1۳ رز مت باون مصتمبهعی ۵ وعحمط
عجمک محملط مصرمتنطا فطا ررتاصهسستن
-00 کهاهصصتای عص۳ نها رتتاعبلصد صا
هر ومتباطازتاعنک وتهع۳ 2 فصصلق 100 مان فععیت
ر۳6۵101 معط عطا رهلوودل12 ر0۲6مممصنه
۰ 6 8صه عبط 20
وصمک عصما بدا مر له مهن
07 موه . جع . فقظ. وعمطجظ . ما
,0 عصوظ رقصنطن امطمنمطا
هدز مهد عصوص عصنصر 2 اما رولقع 16
صتص 0هصه وصمعتدکظ رعوعصنطت) صمعمع 1973
۰ ند فصنه)۲1عخ
عم مه؟ صذ فقط صجمورصی .و وص۵
حع5 م.حصنطن) 01صماصتمصد صر فص ماع 2 منیا
ععطاه 0صه وولصهبه مصتاتمصه ند جع آوته۷
عط آه بمصیر متتحصدیل. عطا. ان لععل
مه رصعاصنهصد ما ۵۶ فععمللت 0صه عصما
مصمن اوعد عط عمصته صمتهمهااج تتعطا
حنط) حصرم وتیلههه حصاق برد مهم فلز
0۰ عصما صذ معصعنبنه ۱7106 2 وزج 22
ممتامتیتموره نحهجم فقط عمط متاطنم معط[
ملظ عسبتامع؟ میج عمزعهتصهجصنهمل او ۲۵
و۹21 ۳096 روافتایه فدلصنهده بر 0ععنا2۶۵0
6عصفطمی همع ده معط 20 عتعطع 0جن2
۲ ععتطا اعجم عمط متس فطل همه فمعلز
۰ 107
ام بو معط عصمو مت صلق م۲
عص عهصتاهدظه حمعی ععماً همعط صذ عطخصمصر
تفاحی ععوظ1 روعصصمع معط جم پنهتمهصنهول
حتصة صه 26 وعمهیر مع؟ عم عط ذ 0صه رقم
6 3:27 عفد صلق عصمکا عصملط رصمنعی
,66 حصصلق عجمصد مه عمط عصتمنل۵جم
اش 8۸۲5
تدم لمنموندم عطق صذ سوه مه ۱1 تمه
2 م6صصصصهتومتم اجتاوع معط که صمتامیی م2
لمصمته۵ 0تنط1. عطا ص.. توتهاصهصننمول
ممصنط) صذ ععصصه
رون
. افظ عمط ص هد فان ۵۶ بپتاجهدمصص فط ]1
موه ۱۷۷ صذ 0ع۲مع61: . فقطط حصف.. و186
تممنالمزهر ملق 2 رعصه۴ بانا نوتاه رفماظ
فطل اج توعباه 2 ود ۷0 رعجدمک عحملط 1۳۵
۰ 1117۱
عحصلط ای ۷۷ رعحصنا اصهعم۲ظ عط ۸۵
صجتوگ جرد ملنطد رکاذ صه هام تمحر مه
۰ 4 "رععمم[مزنه ووع ور 6۲6 فصصام
0 معلناً ۱۵ رسعنه ۵۶ توص نام مر
مه ما عطلنا ها رعصل وطلحعط 6تمجهد 2۸266
و۳08 20و رمصمذ0 نی معط عم ب6ت1دنعصهحروع۳
606 صقن عباظ! عاظ طه ععقط ود مطما
ب دمص مز۵ ۲۷۵۱ نع هصتاجهو
حصلق موه 0عمنلمتم فقط ۲۷۷2 6626
1۱۲۲۸ ۲۱۸۱۲۳۳/۲ 1۳۲ ۳
(۵ ۸ ۳] ۱۵۲۸۲۸۲۸
لصحلعع2 ها صم ممتاهعع061 مهم عنام و عط از 1۳111
عطا بعبن معط مه صعطا گن معط 4صه رلهناوع] ومع منطا 2
۱۷ ۵
سولط 0صملجع2 هل عط تن عمط عطع وذ مطمه تعاس 20(
-0۲82 فنظ بط 0عمن0مدهر فحصل بباو؟ زد مصصع رئتجدنا حصلدط لقصمت
ط عصماه رلهتاعع؟ عمط 0۶ توص دج 0عصممهو ع للذه فقطة دمتهونمر
۰ صاط عمط صد ممامصمفعت جمگ صع2م 2 زانهم
-0 2 و1 رکه 0ذهن1 زر 0ممعتن ۰ رقهصصوتبطن جمر صتهع 1 ۸
له اطوناظ معط صذ 0عصممنهو هط للذهه فطل وم تمه 26 ۵۶ توتهتصمصصیتم
عصتجصمی فحصاط عط کم هد من ,صمتتاهونصی ععط1 0عوصذ ۲۷۷ عط
تجح واجعه عطا انم 0عصعصمی ور عذ رقرحل عوعطع جعلصتا ام مت
عم لاه عبتامجصممل 19205 عودصزه 2 لععفتءمو رتوسطصی عنطا که
-262 ۳۱۵۲ صا عصناً طعصهه چم عصملج فمعتسمة که وصععنمطة اتتقط ما
,صهط دم وه[
6 مومع علعن متعاهاعمص عامطاما عفطا که هط وز 1 علصنط ۳1
.تمصع صذ فصصاط صت 0هصمت عط جم مصتاصهصصی رنه تما۵ وه
وصتهط رهتلهتاعظ 0صه.0صعآوع2 سعهل. ,عمعوط عصتامم1 وج ۳۴6016
وصلط عمج عسطحعانا صا امعم عطه مه علموط عصتمع مه رلعاماموز م5 .
,عصنوننه لمصمناجه فصق
عز عظ :1842 صد هصمامع2 ها صد تیه وبهمدامبوز و ما۳۵
-ماوصه۸ هم مصه رئلهعصنط ععهصهلمع2 بعواظ صمتاههعصعع طساو و
حمتنصد معط و روصم عطه کم عللیاها کمعجم عمط مه وه رصتعله ممتججو؛
صه] 122
کاصهعتحصصصصد صعهمهصبی عطام گم عبتدرد صنه معط فقظ عععط 1
عط م1 "هصنمه؟ مه 0عحتعععل عماموظ صمنطها روتمهز اصععع هر
ممتاجلیرهص تجمه۷! ملطاهعته 2 وز عمط وولاهصمتنل0ه . ,عتتالیه
حمناصهااه مصلعمهمصا مصتامعهطاه صمعا. قظ هی مملم. ه۱۷
۵۰ نامز رم معط اقا فطل صد وتمهمه حصا رمع
عقط) نصا حصلزظ تهممزیجا معط بو 0عمبن0وتم ملظ فطع ۵۶ و[
16 و126 طا رلهناوع عطا صز ممتاتاهمصمی حول 0عاجعععه امظ ۱۷۵
تام 2 راون معط بم صمتللنطنم؟ . ,رنه تمه مطا اتمه
تحص 99 ه وناز معطه ۳1 مضه رععصنمد 30 ۵ تونهاصهر
۲0 ۲۸۲ در۳آر[۳ ۲۸۷(
۸۵۲ ۲/۲۲۲۲ 70(/۱۲۳) 1۳۲۴[
تمطد ععمط ماه عطا. رصمصصون صوو نز
۲ مصتاهمهم وا "عون عمطصصتا . مصاد
رد106 ص۱۷1 عط گ۶ه طعتا عمط ضا عصمومط
علحتصیه اجه مط ۶ه عصه عصمصد ور
۱ : مصحتطی ][
)۳ ۶بارا1]۳
6 معتانآنم2؟ ماما جبهعب عبمنعم ص و۸
0 مر ماعتلمصسمز اعمیم بو ماطدانه 2۲
عتطلد1. صا عماعمنمععط ادبتای؟ معط 21
0۶ 66 ,۸۲۶ 4تصعصصد[
0
رط را
۶ ۲۲۲0۳
5 136 -- تعطاعع10 1۵.۳06 ععنط 10۷[
عتعباظ فصد . (خطوند) جمعصصا مدا اه
عصط معط م1 ها عطاءوم) غعع طمهع 6[
هچ دم تصملته عطا ۵ مصعتععصی عنجا و۳۲
۵۵۵۵ سا ۲6201۲60
رح ۱۳
دراه ۳۰۱۳۰۹۱۵0۵۲۲ 0۳۲۳/۱۷۲۱
۷ ۲۲ ص۵۳۱ ۲1۳[
۳۳ ۸۸01100۷-۳1۱
و زا نمی -وماممعه هام۳ صلز۲ حصمتمهمماصا صقیطه 1 ۳ عط1
6 10 ۲6۵۵۲۲ فعم۳۳0۵۲ عفن فتم7تلع رتافتاه
لدععد عطا ع۶0۲ع۳ عمصمنلسنه القا۳۲ 2ب
15-027 از ده 60طصیاه[ ۵ 106 0عهص۷۷
صمنا
تفیگ صه.. متام صا اعو فحها آهبتاوه۳
-14 جح ما وج چم چم [[۷۲۵ ۱۷۵۲6 0ص2 م23
-عتصهعته عطا فقطه آهبتاعع! 11160-صمتامه رح
آیاگووعممناه عتمصهه وه ۷1 اگوی مه وته
۰ ۳ فد صقط
-06صرنا عمط رتوجمتصعهی عصتصهون فظ ]
و۷625 1256 صبقط عصتهااناع موع1 باطاجملص2او
ومنمع؟ عطا ۶و معصهوداه عمط مه عبت «امزمو
8لینمی مدب رطحتو۳ فعع۲ح رطمتاهم ۲۵21
لمیفتا ود «جمصیی فطا هم متفمته 2۵۶
ما اجهاه عصتاز؟ 2 و72 - وفعصللذ که عفننهععظ
۲ وف 1976 تقطا عصتملنعی احتناوع؟ معط
قمع ان چم ععصمیعتصنمهد ۵۶ بقع 2 رصه:[
۰ :12۷طوظ عط تعلصنا
-عنونصع: صمبو عصه . وخصهاصصا متوه]1۷
و1۳ صز عمج نگ ۵۶ ععدع7ب زاگ آه عقصهم
.۰ ۵ ۲60 فقط 1۶ غفط طد عون 2 و
-تعاصه هیک ام عه عصصمو ها 060 تموم15
امه گ۵ موز رتع06۷7ظ رصان عط) رعصنصنهه
صمصت صهتصه1 ۵۶ هر ۵ وز مطمه مصمتوصج ما
عصنصعوه عطا نیعم صمتاجمعع: معط[
2 طازه بجع مفصح تابن مه ممتاهاصووعرم
تمصمتمه لمصونیمصتاعن هم انامصتنط. 12786
[[۷۷۵ مناتلمممعیعم [جممتغمصعص 0و2
آمصمن جهن 400 ولجتامم؟ عط ۶و 100 وتان
صرح 0صعااه ما عصن) صد ۵0تنج مق فافمباه
زره مط [1ذ ومد عط
عقط 0صد وصتوعتمه قوس ما جمعوم موی
عظ وعوتصمعره [وبتامع؟ عط. 60ممبمتصز
کذ روععصا ۵۶ ووینجعع عصصمی م6 ماه ۵ 0
کاس ۶ه عاعندن]۷[ 66۲6000 جهن ودتامم؟ عطا عبن مصنلزوهرظ۳ ر[۲۷2 ۸01726 رتماععتنل ۵160 و 0صهزو۳
۵۳۵5 عمجم ر(عصصیی) 4مطاطد۳ 0240سطه]۷ رمسطلیت 0صد لفصمتامصعنصآ مطا وه مهد ۵ قهتا مطم
معلش 16۶0(۰) 6عصنصهظ ما0 رتماععن صمتمصش 0عامه از از 2و
ت۲۵ رلجممهی-رماعمع5 ودحوظ۲! آدبنامی؟ عند مسطءنم عط مر مدز ۱۷۷ عطه ۶ه نطعنا۳ معط ۵۶ ینمی عط["
توبوه ۷ مسطهظ مماعه صحتصع عصنقمع1 0صد رصحد0م۷( نمه:1۷]0 ۱ ص10 2 بوط مج 0عصتصررعاعل مج [زذا عم[
لک (طهتد) ,66صنامی 10 مم وناز
ش عص تا توس
رصق :ورک۴۸ ٩۳۱۲۲۲۸۲۳۵۲۲۵ ۱
دمص[
"۱
تاعصصمگ مک رات اعها و صملعصصا رمممصهاه بدكسبطاحه
.6ص ونط جه ال گم علمعجرو چ جه بل ه بر
حطهای 2 ود 0صح وه "ععلهع علطبامل؟ فط ]1
منت ۵۶ عوط وعنصم من صد هار 12۳0
جح مان عمجم قصو رفظ رجملعصه 1
حباو56 2 1 . .12167 ماوت عطع 0ععمافه
"وود و1 روصم عمصه
وصلودمرصه: ج عم مصنورعهیی . رطمل 208۵[
ر6066] طعنط 2 هن مرمع رحهعطو ۶ه 6۲۳0
ععصع عطع صد لتق چ جم هیا عبط غعع مه تراهم
ساباح-طونط عنط ۶ه تحمط قطا عهفمه طنطه
و ۲«مص عتصوعمل قط تقط ۷۷ ماج 2۵860
,۳00 2 حصم حصنط هصزهه وز لتق عمط ععطا
حطعط برعتاط 2 ماج 1661 0760صبنط ۵7و ۵۶
۰ ۲۷217
0 ععتتا ممعصمیا رتته-لته صد مدتآمصهر[
و ,لتوط عطا عم عومم1ً همم فنط تحعا
۶ ام ,"لها عاوتتن؟ یامه عنظ ععصمم
1 اوه 2 لها ها فععبنهم عط رطاععتط
بط ومتل ععماً عطا قمعو عظ ,610۷
تطصا ما ععمع عط علمحظ . ,تماعتهمد تصععمل
متام مد بو قذ فقط غعمی عطا عسنصمه
8صح صمناط ماما معط 10096 وبهع؟ ۴ .صصنط
الا جمتغیه وم عط1. بامم۶ 2 وم وومتل
متام وعامم1 صتجعج عط غعوعنت سا .ع10مظ
ونط صز نوتمه عصوعم .تاو حرمیت فطل عبط
۰صنصه غجهممصود رسماماو
نحص عط) عصنل2۶)2 ما معط وعمع وملوصه [
0 ۱۶ ۲۷۷۵۶ .۶۲662۵۶ عط رراصه00ناو رصع
جح سمل .عمنماعتوعد تفص قذ- جمعه
11 62۶تم عطع 2۶ سمل ولمم عط انوم
-ع6 عط تمم] عاساهعطاه صا محصنط عصتاته2
طا0ط طازه لنهد فطع عم وطجه 2۵2
حع [2ط عطا وله ووند معط معط[ ,عصقط
6۲عصحطکنه 2 عبط ۷۵ مه معا ۸0 فصع
عومطنب «0انطمصفصک معط رجملعمصا رد۲
صذ ۵ممسحولام صذ من ر68 مهس اند رده
۶ جمتوومجمصد ماطاتلهصد صه عصنجمع1 رفوو1
هم عطمتاحتعصهع عستیبط جوز متصعع عتمعمی ونط
.وه رالد 0۶ دمح رصح عتنصل2 رهعنه۳م
امعم طمصم! یاهع عمط بو فحصلز۳ 2
۵ 5۳5 عظ1. ,206 قه۲ بودمافنط مصلن 0ص2
حعنط و(1926) "وه هد حور[
۶ عصه هد 02071020 صوور 0ععنتاهع؟ موه
هجممعه عط1. عععصههعممره صلن ءفبز حقط
من ر(1926) "صه مصمتنه فطز؟ وههه
صع عطا ۶ه عصم وج منم که لامملتمصرز
ود 0110760 . رجهع فاقطا ۵۶ فهمتاامام افعط
1927(۰) "واصوظ هومر[؟
وبههمحره مملعصضا مه عممتاو مط1؟ مزر
6 ,۲ ۲۷۷2 ۲۷۷۵۸۱۵ ط بعنقامو صوتعاعظ 2 و2
2 بلج طلت عنقامد صحصعع) 2 مععتاوم
تا صد 60تبااحرمم 9 مه وله رتع006ظ2628
صرح لمع فد ععععظ ,تمصع فط بر
0 همع طاهط. صحصصعع) فطع م4صه صملعصهب1
2 وعمصممعه صحصصصهت عطا عمط رومتتمموظ
مد رجدملعصها. مصهج عصمای آهطمتووع 2۳۵۶
2 ۶۵۲ ۷۵۰ سعز معطمدمهو رخصهاوتووه ونط و1
عط حصمطوه زا غبادا رصهعه بعبعد فقط عط تلع
تما هس عطه هصتسنل ویمااع1 60وصههمه
,6 فصن فظ رومتباممب20 فیمتهانط آهتمبمو
عم و صمعصصا ۵۶ وععممنوتصت 4ظ[
عصصی ۷۲۵10 211 عمط طانه غتعناحرصز فنط قها
۶ ناه ره ونط غطمنمطا صتاحرحصت ت۲۵ تاه
طمبمتطع 60م۶گیاه ممنهمک ,عصمتمباژه غطوتا
عصصهععبه ۵ملب . رفلتط بللدعزماو صفطا
0 حملعصها عباظ . ,0ععصی ان مصفطع
ای رومتانوه207 طمنامتطا. پرجیه.. فنظ
۰ 0 6۶00 ۵۶ حلعط عط طز لدم
میا م1 متا معتصصمی ص۱۵ هه صه ظ1
عنوعدط عمط عمجم طفزه تعطاه طمعم
موم( 0صه همعط رعللدتاهنم تعطونط رفاصومر
01هام مملعصصا رحتعصی عطا اه "واه
یی ۲۵ . .بلمغمعنلع0 مه ب«امملد ععصهمو
هصنصهد عنط ۵۶ ولممطا معط ععو بللهمتامهتم
تمعن بوصتا ۲60عاکتع۳6 1 ق2 مقصتصتنه
۶ مومتااتت 2 و2 حملعصها. عتتافقعاج ۵
16 هط ص .عصمتامجر تصعتتععط رعصنان1]
0 ۱۶ ایام عظ تععصجل عصهتاه ۶ه
0۲ ۲۲۲۱۵۰
() ۷۷۲۸۵ ,زرا
موه مه ره فمهع هبو من
رامعم -صممجه.حچ بامطاج طعصبیط 2 28ظ
-عصصی تودتحلط 0عصهه صقصد م11 0عع۶2-ودهط
عصتط0عجصورمو قط رهتهو عطظ مصهجد ونط1.. مصمل
2 06 ها باه مس عصندطعمهمه اقط 1
,تفع . 0مطمهمتمصره فقطا. املع امعرع
کتعع 3۵۲ بامطاج . مصتاممص . تماند . وقباط [
بل عللزبم0باهن امه فط صد هصتصرمگتوم
هه زاجم وتججمه مج رهله۱ عنط زا واننام
۷ موه ۱62060 باصعل0باه مملعصها رلاه
مج تهاه آهصماحصممتصد ۵۶ معمصصزم
ر6صزمتای ۱۲۵۵ رصم عمط هه صرق 1
-همک رصتامرفطت ها حوح ج مه ده صملع2[
0 ایو عصتمل م۸ ,1070 ل0صه ده
-ع موم ععها عطا رتععصصعگ ۱۷۲20 م1 عتعامع۳
2 0عصعزه عط رتجممصمهاند بملستاحو. . مدز
صمنج۱ ءعتزظ طاز عمعصی ععلامل صمتاانمه
وس
۹
0 1666 وا تحوصنمطو. همع للم عطا ره
عصمص . ,صمتعمتلمتهر .. همم .. ملهمو
"تحص ءتهها۰۷ معط صد اصمصبععه 2 2۳0۷6
.01۳2
اعط عطا 0عصمعصنه1 عصلط بانج مععط [
[هلمعصصوری صهتصهیا فصتللباه فص فتاه
و2006 فطل همه وتوتافنلدد. صلظ
۲عوقد رول2ع1 متاصجصمد فطع مضه طفهزم(1
( کفعامعبل0ع۹ ) دتامصصاماه]۷(
۰( 21کصرنهطگ؟ ) عوجر
-ا66تن و ۴۱۵1 صز اعبامصحظ ۸ و۲2 1۶ غباظ
مه بجع طمنطه۱ رتتهنتجگ ومصفتا برد 60
(تحححصمظ عم) ماتووممملاماط تفت فطا
صح 0صج بعع0ط عنم 2 ۷۷16
ممنامعبم6: عمط ما «للفتمعمجه) اعد 2۲6هدام
مومس حصلظ معط ر (فصمنععد لمصهکص عمط ۵۶
۳۱2۰ عط ی صصماونری عصتالژه-هاه عط با
6 نمهعطم۱ لنز۷]2 رتععکصی «[
16 بوتمب 2 تفص تام 60تمع-06۵۵0
صحتصحن ربعم گم خجمو ج رکصهت ع۳2۲211 ۳۵۵۶
مم عنط مقط معط مطع طمنط ۲ ظ 1260-76218
معط بللمتممطتقصه عصناطصنط جر ومع
صقحصبط وحلومبه کم ند 286 عن1 ۵۶ معتژو 2
۵1
منعووه۲۱ 80ص2
2
روص معلع . مهس مه ناش
عط که عطعزاظ م1" وتحصمطه مد زا
قط جوز عمجم بانج مه عصتااهه راممطاطمصب۳
-1166عصز توص رعامتتهو ۶ غصعصصممله بو تمه[
0۲6 مط) وج صلق فط1. ,عصتلممه صصلق اهنت
هجو خبط ععنه لمتععصصصی ماطهاءنل
که نایع؟ [مطمن حصعفصا اج و9۱66956 560۲6 10
0 6۵۵96 2 ۵۶ عصنوعدم عطا ۶ه ماه 16
-طم)ز 1 وعغععتم امد 0صقط م۶ 0صقط
سح طازس ماطبم:1 عط1؟ عیامصو؟ ولمم
,6عط عصصهو عط هم
5:۶ م1 :11 صد اعمصدظ ۸
,و دز مصتاه ان که تب و)۶ز۳
فط 10 هب تطوند ممتاهعتصعهعته صمتامنال م2
6۰ ۳۲6561
تیا بزاتانمه امصتونده و مینک ق۲۲۸۷
عت واذ ما نام ۳۵۷60 1 رصتامتع فط ما 60
فص ملنطم رحمظ رتمک معط دم صمتق10 موز
۵ 01961702 0تصعصصول . عاططله1.. اصهومزهر
۵5 ۳5 5 مینک .عنو معط هم امعم
مر ومد و ند رکفمتامنلعه عطز؟ مه
"رمک عزنط۱ ره مه ۲۵۲۲09۵6۵ معط
ماه وجمامعتنل تمعممنم فط ۵۶ پرصهددد 0ص
جعیمص.. .ععصصه صد نا که فطمتامنتل۵زم
0۴ 1۷۲۸۶۲ ۸
566666۰ ]فتن و صهطوی؟ جوومععستلع٩ مط ]1
معط ۵00 طمنطه رحصاز۴ ۷۲۱6۲2 مهس عمط
مصیامد طعصع1-عتبااجمع؟ مهنصه:1 عاطجامه )ور
تاجن عطامصهد معط عم زتمو عط مه حول
.ناه حصتمای عفط1" و صحطعییگ لذ مرف ,رز
تمعتصطمعع عطا عم و تاعطق هط 2 مج ]1
6 ما غز 0ععنی اونهه جوم صرح و6ووع۱۷۲62۵
ماه معط وم من عببانه؟ 2
ر1156002۵ 6 ۵ 4عوباهد مهطفییکزر
وس ونط 0صباه؟ هم ده مه 0ص2 رتع0«76۲ظ
عفن 2 ع)1ووع1 رطعنط حصلزط عوظ متلبااه
۷۶21 2 وه امه م۸ سنوی فقظ وج فتاوتا
و6تتلن2؟ اوزهتعصصمت :عآموططمصب ۱ معط گه عطعذ۷ 1۳
6۰ ای [۲2ناوه؟
,و مد هام ات که تمد اقا 1/۸۲ 1۷۲۸۲ 1117 ۲
18 ۰
0 معط صد مصتسموه فه مومع
اعظ عط 1 .وصنممه له ععمیمصها-صمتموظ ۶ه
عته رعصلط عصتعط عهمه عنطللمع صهتودع۴
رج2حححمظ گه بان فط صز رلصها عمط ور
4 ممننانمع 60هملفنطورمه عتعطهه ر2ت70
۸۰ رتهنصه:1 مه ,0عمماهبع معط بزلمعتاه
اصعصت معداینو؛ عطع م6 عصمع 20ظ رتصه:1 عنطوع
مضه حدم فنط ۵ ماو ه حععتمو هه ناج 0
2 ۷1۲ رومام صهتصهی؟ .بدا عصصرمت۵ه
منصهطابه مصصمی مصتتاهعز علممعصنمو
عبامزجته 2 قه۱9 طعنطه عبتعملهتل 2 08صه عتفننصر
بمننوملامی معط همه همان معط ۵۶ 6عبتانصر
۲اصعنوملع معقط عصعطمرصصته فط صعط۷۷)
ومهتاونل رم 2760و فقط عط لععصعل مط وعلوج
ول120عحومط ععط مغ یاعد ما ععلثاً 0تعطه عز
متام پزدماهطتصا عط بط هو 2206 ۸۵۲۷
عصنلصه باحم: فععاطنمعل تعط رطقطه هععظ ۶
۰( .000 وطلسا وعتنای رطهه ۹۷ ود مصلظ عطع
100۷۷۵ متکن عطء ۶ه عام ماقم 1620 عمط ["
-ام0ط۸ 7 0۱2۷60 و۷2 رن عم 16" و2
مرمع مق رتمرم) دوه رمطم م)صحوعگ صتمووم۳1
۶ حمنامعتنل ما دنه امه امنامهمتنم
۵ ۱07676 رده مع لنل 2صجدع۹. ملظ معط
«حطححمظ معط صز علمعصصنط عصصا آممنهه مقر
وتماونط صهتصجعا صم 0ععجط له رومنلبتاه
طعطه عععاظ رتدسملع۳6 وه طمباه رصععع1
-[۱2 0صه تاتع1؟ 0صه صتنطگ 0صه ««محتومطلز؟
وعمع ناد عطه: ۵0عب«مزصه عصمص طمتامطاه رصتام
حع۲ 1و ولصه صنجعه ععو ,تمه وتصعع؟ له
نارود رفعلت۵ ععقطة ۵ صتهر
حعلقصه حصلق صهتصهی1 صذ مصباه گو 066206 2 هه
192
هصمعع۹ معط جعاند لصا عمه دعس 1[
هجوت ما 2016 وه صوی؟ عقطه به ۲۸۷ ۲۷۸۷۵۳10
چم مهد ه صذ ومتانلنمد؟ عتقحصمصته موم ماز
ومنلناای ماهترط .رطتلاطهای صه عمععم گه
تن میصد مع ما 60موتناوه فصه چنا قعو ۷۵۲۵
فد
ع هد و2۵ ۵۲ صمتادتماعع۳ م1 :عماع۸ لا مدوم ۳21
و66ظ6نتا2 060صعنصد عط ۵۶ بوصنم عمط آه
وعصصتا عطا ۶ه معمیعصع1 اعمماغمممنمد فطع
-011 و یفص حصاق فطل ۵۶ بصن فط هچ
39
211۰
فطل امط رتعتعسمط رقه۳ "هو نزو
حصنقله صهه فععطاه ما1 محصلق. مفق بونعب
و 12 ۷2 نداه :0نمصرن مه تمه رر6تتمتدم
هصح رجمامعبنل مهو عط مود 1995 صذ ۳۵162560
حصنطه:ءداظ بدا (رفهتمطلهظ) مصتمهطنا ط1*
صتعصه: مفطمرهتوعمامدص لاعتم(
25 1 یادا رعغصماعلیه ستعطا له ععصعل بو ده
و همم صا عمهتعبه معط عبنع م6 طهبامصم
۳1۳2
سعص 2 رهظ رعحصنا. عحصقه معط اظ
طاز «ححوظ صز 0مصلز۲ . تاش تما م1
۰ ۳2۳129[
0 101۳۴0۲ ۵۵
1۸01 ۸0۸1 -
[7۳117 ۸۲۲,۲۲ ۵۵
صجطججصه وه[ رظ
006مومصصهصتن) م۲ عهر0عدماعصرنع؟ رمع
وم عمنطهمهد حصاظ صهتصوع1 زه ماه عط) و عمط
تنج م4صح عناتن صهتصهع ود 0ععه۵وعطر
و صمعتلظ جر عصتصصتععظ . ,نم فصو
تیوه 0معلمم1 طمنط رعصتطهصهر فیتمالیم 9۲2
کصهتصه:1 عطع طمنطا معذبع ه که فصمعتصنصصم۳
2 64طتممصت فقط نی مها وععه 60و
ممتت حصصمگصا معجرمهتصا ع دماماعتعط ۵۶ لمعب
۳6۲۲05066 راصنا متهه]۱۷ عط مصتهم»ص رز
هصنلزممدم لصح نامع تمه فنطا که وبا
و رمک حصحتطوظ عم عفهدا طمنهعوع مه
۰ عاصصنا منعع۷ عط 1 مدا
تعحصر عط هد عاصعصتتهمننه تممتلنعه عط 1"
عطا صذ م۵806 6 انم صهع صد باق
۶ عمجت ع1اعت1 و معط مفنیمعع رعصصصهتوو۳م
الط مطا متفاین موس فطع صنه 1826 حصفطة
لومعم 6۵۷۵۲2۵6 عطا ۵۶ 36086 مهرد
1حلطوظ عطا ۶ه مسخصی لفط مط تاو
-12 زه فاصم تععتایمه عطا رفبتط 1 ,ملع
22 -ص2طع1 کز ۳696۲60 عصتتاهمه حصلن مهن
حدم لمتهتتممورصه رحصاعسعه و زلعمه] ۷۲۵(
۵۰ عمط طقطگ ععف مه صمناهصموجی عطة
اصهاعی اعع0اه عطه فعتصهمصمعع2 تحتمطه فنط [
م0 نر2 ملق طاعصع1ءسننمع؟ صمنصه:[
-عظ تبفصتموصه دا عفد رتماعظ صصلز۲
عقطو) حعصحبظ عمامعن . صهتصه:1-صهنصم
212(
0 حوض نر2ظ مصتدهامعد ام لدم معط[
سا صا منوم صح وه ممتانصمی 2016ه۳۳6:6 ب2
عط وه عتطن؟ رتم ما عصنتمعع۸ . .]61و
عنط صمع صلق ه ۵۶ ماطامانتهته زرم ده
عمط صذ فصتحم خههع معلمتا 1۵ 20 ۱۸۷۵ 50 روته
من غصتیم ج ۵8 صب 4صم عد عنودع: م6 12
معط عاطتوعوم وج طناص وه ع۲۲6عومته 1۵نا۲۷۵
مسومامنل عمط[ .لهصتعتیه عصعلاه عطا که وتان
عتنک فصه حمصمع۳ رصوتویع۳ طذ م2 مضه
۳
عممتعمحما معط بلهامءمیع: هصتاهع166 رصقله .
زا
ری
وبا وه راذا(» 6۶ که فده ۵۷ 2025 موس لمب 1۳۵210 ۳۶۵ رولزه؟
موه یاه 0ع ۵۳ ,207۵ ماهس امه عیاگ «اع6هه صمقه1۳ 1 «سه
هیا ,۵4۵۲ ۵ 9۶ ماس رعلم با م2260 ووها7 1
,۴ 0۴ 0۲۵۶۵۲
1 ,۰ ۵ 2240۲۵ مه چاه عاییهره را وه رو
رچوهن جخ ع عبچهی یط عه9 ا۲مباه وف ۵۵6 کم ۷۵ 6۵۲۵۵۲ ۵ کب
وه عهج| ۵ 15 0۴ 2۵6 ۸:۵ ۹۵۵۵ ۱۵۷۵۲۰ 11۳ 0۲-11006ظ ۵ |7۳۵6
ات
,01۲6640۳ ,۵0840۳ ره ۵ که رکچس ۵ بچاعهت ۵ 7 عقط ۵ هب0
0 0۵۵۵۹:۵۲۵4 20۵0
۲ ۸ - ۱۸۲۲۲۵۲۲5۲۲ رفن۱۳ 51۳/1۸۲۰۲
۲۱۱۱/۲۲۵۵ ,51۳۲۳ ۲۲1/۷۲5 ۲۱ وه
6 هیا راهنخاهه[ ۵ ۵ 622۵۸۵۵ نمهه 5۵۵۲ ریاعیههررنهه زو ۲
0 ۳:اه 9سا ور 50 5 2۵۵» عمقه۲] ]0 ۲۵۵2۵ ۶۱ 2 از
۵ ۵088۱۱۵4 رکه ۶ | 6۵۵ .۶۱ صاهع] امعم ۵۵
[0 که ۵۲ ما2 عا ۵ ۲اعا 6 کهوع۳ط ر 5۲20
2۵۲6159 26 ۵ میاه ۳۵۵۵۵۵۵ ۵ 5۶7۵7۵
۵ را ۵8۳۵۲ 1۱6 .مه کاهاع:آ۵ ۵0 0660۳۵۵۵۸۵۵ 1۳۵ 10
61 ۳۵۰ 6۵1۵0 هه ۵۵۵ 61۳۲ م5 ۹6 6۵8 0۲۲به
۱۲۵۵:۱10۵ ۵ وه 09۵ص ۵ کههارا۳۵م و وس
5061610۰
۵ رهک96۵ فیرظ عااووه له هکم 1»عژماباه 1۳6
فص جعععه ععصععه من معط سمص تصول
قذ غذ جمتاهتانی ج طعیو صا بصمممم 0صع.
جع ۵ عوصنه سعد چ 0هظ 4۵ ۳۵۱۲2616
6 جمه ههناه فعذافت 0ص لقصمتاهم عصصمی هدز
۰ 20 «اه6؟ 0هجه وعاه6 60نمت] عطا ۶ه
فعتتاصنی عهلنهتاتجم گم دومع طمیگ
-عع 5 2ع فنطغ صذ 060تمج2 هصنعه 1264 هر و
-1۵6۵ 20 و عتقط) فمصصصصهتومتم قط) م1 نون
۰ دا ملق . عط ۵۶ عمتناهو . ۵۶ دمن
۶ ,7۵۵ 276 ولج عمنععتن ۵۶ مدآ
حلاع2 بو ونط مه 160 عبحط عومتاممزمدی
عتعح ءحط) ۵ععنامص جععط عوط غذ رتم۳ .ع0نه
۷2۵۶۰ ویو ماد مع ما مممهقدع 2 ور
«مننقه د ۵۶ عصلق عطغ عمو ما طوند علم0ع۳
همهنوعر ۵معناطیی همه عمذبتنطا 2 طاز
۶ مه حمه) مق عمنلعه صلق عط ها
صصو حصلط ملنط (بولحخ؟ جه عمنعهگ 0متنمتآ
6 20و۳۵ بعوعع[ 2 طعذ7 مومتاهه ععطام
7 ۷۵۲ ۵16۷76 ۷۲۵ ۹۵6020 .۲۵0مصعز
۶ رعلمنتزینقصد بوط ععصه مسج فلع )فطع ب
2 مودوممعط ذ برلقتنط1 ,عمتتاصنی بط
نهجمز وم عط طوناطاهاعع م۸ عفن رآعهز
۵5 ,ومهزاءن0مجج-می ۵۶ عفننهمعط صلق ج اه
0۶ [مممزجور 5 2176 ۲7۵۲ 010 هه ۶0۲
6 5۷19 معط برط 0ععصمهق وز عمط سل و ۶ه
۶ص جح بدا 6اممسن.. رقصهنمصجن0)
ههزلنتهرو 2 وه مان رما دج ده درو
2 طمورمر۳ طزمه علصها زگ مذ غمطه قصه
۳ ۲۳/۲1۵۳ ۲۰۸۲۵۵۷ ۲۳۱۲"
رل۲۲,5]۷۸ ]۲۲],۷ ر]۱۱۲۲۳/۲۰۷۸۲10۲۸ 5 ۲۳/۲۲۱۳۳۸۱۷"
صمتهمنآمیی دمص گم غصزمم فط و .فصلم
صحتطع1 1 ,6عتممتمصم مصظ عظ هه عمط
تمبعص زر راجبتافع۳ صلر۳ . [هصمت همم م1
«احرصته عقطا ملظ غصمامتت ۵۲ تتطلعتوه صرهحر
جع 1 [۷۷1 ۵۲ .عصتهط صحصصبنط عطه همع
0 -- 106552806 اعنم۳2 2 ۲ ملق سمطه
تهلنامممر ع بزحصد عصصلق طمنای عصمد طهنامط
عنام عط طغز ۱
0صح رم تححط ۵۶ مطتومصد ترجه متخ
حصلظ 1مهمن) مصهفصز عطا ماصد ووهتو؟ مناهعتموم
هام۲ ولجیناعع؟ صلق «مزحصه م] طمط رل۱۲۵۲1
حص صلظ عمط فصمنععد مغ صه ت۱۵ عطع
عط ر0عطمناطهامی عننعط امباز م2 عمتعت
-ع5 2 ط)ز۱ حبا عم فقط 66ااتصصصی وبناوع]
۶ 6 40 76عن[م ۷76 هط عصلق که دمنعع1
۰ج اهب ۵ممع رتهب
2 26 مدمه پلنملنمتانمم وز ونط]
کلعتته متافتاته صه طعتاه ود فتقطه صمطم ملع
حصنامی عصزم067610 صا . ,عفعصتونط ملق عطق ط
عتاملمصصعط عط هم فقطه. وذ ونفتی عمط ومنجع
وتماجهی عطه ۵۶ بانلحاعصه عطا ماع حدم
-0 عنتاتاعه لحتمط۳ه عطا 0صح ملظ 00مع ۶
0 ,2۵07 مز عصصاق عبط ط)نط تج وتو
مج هط فعتتاصای 60ع6[0:ع0 1160هع-0و عطع
-لامتاجمی مه وعزاعی عم مصلظ فط عقطه مر مصع1
عصصلط عم ممتوعوم و هط عاممعم بط خمه 0ع
یادا فلا هه جم فصعله) خمعدم طذ رم
مج حعصومهصتوتاط.. 4صه فتملصهط .. رفته1217
-ع۳ حصلز۳ لمصمت)مصهنم1 صدوتطع 1 معط[
0 صد منمتصیا و رجههو طعظ وا ضذ سامظ رلهلانا
صلق عطاعوه. فوصترط نواعت .عامعجوع۳
عحصهصت مهن تهب عطا مر ومعهمر
6۵ روعزاصنامی عمزمرماه نع عطه ۵۶ ۱۸۷۵108
۶ 0ص2 پمصحگصز عتقطه. صذ نج وعزتاعنته ما
عمط ۶ه عاهاو عط عمط ممتاصتم ددع۱۷
وز ز لمع ,660هعناعنطومو ب«طعنط ور 2۳۶
« هه مه فصصلق عطه عمط غصمبه عتاطبام 2
وممو-حصمصن ممصنکه ه اند موه[
صلق ۵۶ طعصناه متفیمه صه وله امه 220
6۰ 200 کتهعه2
م عتحط عب ملق ۵۶ صمتاععاعز عبنم ز
که ممتننهع؟ و عمط عقطا احگععیه نع عط
عتعوط عط طاز۱ تعنص غخمص ول لجبتاعع] عطا
حمتم معط ص ملق ۵۶ صمتمناعصد وگ هناشن
رطمتامت ۲۵0 ۵۶ بنلونان . ت«عصهد.. رعمصصصجتم
صتجایی حطس رواتصصهمندی مصه اتمه مناعزاجج
۰ ۲2712 تط فیط
-ععیان عط) رفع)صهافه 7۵ ماوت 46 9[
عز عمط رفتتعصد عناوتفیه ف0صه ننلمتان ۵۶ صملع
مین عط1 . ,زد که بنتاتتوومم 2
عط صا نامه مه تمعن ع اصمجومتتبانع۳
«حو - لهزتافنممد له مهد وب ۵ ععع
صمتتغعمصمن) عطه حصمع فصلط تخصحهد نامه
مسمطی عظ مب الثم صلق مط عمط حمتاععو
اجه بم ففتظ عطه ود عر معننوعع غوناژ
ملق عععط) خن .ی صتهاتی 2 موم
تحومنوع: ۲0۶ ممتباهعز عطغ صذ 1060مص عظ و۳22
2002067 7
۱ ار ۱۸۱۱۱3
2۴5۲۷۵ ۱۱2۱۱
۱۱0۷6۲۲۱۵6۲ 21-16661۲۱0 6 ۱
1"
11
۳
۲
1
5
3
3
:
۳
9
و
1
7
1
5
۱+
۳
7
4
4
۱
3
3
|
۳
1